( 0. امتیاز از 0 )

استاد خسروشاهی از علمای قم کتاب‌هایی را برای چاپ به انتشارات بعثت می‌آوردند. علاوه بر انتشار برخی از آثارشان، کتاب‌هایی را که به‌قلم ایشان توسط شرکت سهامی انتشار، دارالفکر و دارالتبلیغ چاپ می‌شد، نیز پخش می‌کردیم.
قاسم تبریزی، پژوهشگر تاریخ معاصر

ـ مقدمه

آشنایی من با استاد سید‌هادی خسروشاهی به سال‌های 1347 - 1346 برمی‌گردد که هرگاه به قم می‌رفتم، از ایشان و برخی فضلا دیدار می‌کردم. در سال 1350شمسی که فعالیت خود را در مؤسسه بعثت آغاز کردم، به‌دلیل اینکه ایشان یکی از مؤسسان آن بود، دیدارهایم با وی، در تهران و قم بیشتر شد. استاد خسروشاهی از علمای قم نیز کتاب‌هایی را برای چاپ به انتشارات بعثت می‌آوردند. علاوه بر انتشار برخی از آثارشان، کتاب‌هایی را که به‌قلم ایشان توسط شرکت سهامی انتشار، دارالفکر و دارالتبلیغ چاپ می‌شد، نیز پخش می‌کردیم.

در این دیدارها از تفکرات سیاسی و تجربیاتی که در سفرهایشان به خارج از کشور کسب کرده بودند، استفاده می‎کردم. ایشان در سفر حجشان که با استاد فخرالدین حجازی مشرف شده بودند و در بازگشت از سفر حج به‌منظور زیارت عتبات عالیات به عراق رفتند و به‌همراه مرحوم حاج ابوالقاسم فواکهی از چهره‌های خیّر و نیکوکار و استاد فخرالدین حجازی، به دیدار امام خمینی(ره) رفتند.

در سال‌های (1357-1356) ارتباطم با استاد خسروشاهی کمتر شد. در سال‌های (1359- 1358) که ایشان در وزارت ارشاد ملی بودند، به‌دلیل فعالیت‌هایی که در زمینه نشر کتاب داشتم، دیدارهایمان ادامه یافت. در دوران حضور در سفارت واتیکان هرگاه به ایران می‌آمدند، اولین سئوالشان این بود که کتاب جدیدی در حوزه تاریخ و اسناد چاپ شده است؟

در دوران تأسیس کتابخانه‌های مرکز بررسی‌های اسلامی و نشریه بعثت و انتشارات شروق در تهران و قم با هم در ارتباط بودیم. هرگاه کتاب‌های ایشان را مطالعه می‌کردم، برای خودم خلاصه‌ای برمی‌داشتم.

استاد خسروشاهی چند سال قبل، پرونده اسنادشان در ساواک را از مرکز بررسی اسناد تاریخی گرفتند و من با استفاده از تعدادی از این اسناد، یک مقاله کوتاه در مورد ایشان نوشتم. بعد از مدتی مجموعه اسناد کتب ممنوعه را جمع‌آوری کردم که اسنادی مربوط به استاد خسروشاهی نیز در آن موجود بود.

ایشان علاوه بر نگارش تک‌نگاری درباره مشاهیر اسلامی، نهادها و حرکت‌های دینی در صد سال گذشته، به احیای فرهنگ اسلامی، تقابل با تهاجم فرهنگی، پاسخ به شبهات و ابهامات پرداخته است و این توفیق را داشت که در دفاع از حریم دین و نشر معارف و حقایق اسلامی، توفیقات فراوانی داشته باشد.

ـ مروری کوتاه بر زندگی و حیات عملی

استاد سید‌هادی خسروشاهی، محقق، مؤلف، مترجم، فعال سیاسی، فرهنگی، سیاست‌شناس، سیاستمدار (1398 ـ 1333) و از چهره‌‌های بنام ایران و جهان اسلام بود. وی در سال 1317شمسی، در تبریز به دنیا آمد. خاندان خسروشاهی یکی از خاندان‌های اصیل روحانی در آذربایجان شرقی است که بیش از دویست سال علم و فقاهت در آن ریشه دوانده و شخصیت‌های ممتاز علمی از آن برخاسته‌اند. جد اعلای او آیت‌الله سیدابوالحسن خسروشاهی است که از فقهای بزرگ و نامدار شیعه است. پدر وی، آیت‌الله سیدمرتضی خسروشاهی، از علما و فقهای بزرگ و صاحب رساله آذربایجان و تحصیل‌کرده نجف بود. سید‌هادی دروس مقدماتی حوزه را در حالی در زادگاهش گذراند که دوران نوجوانی‌اش با حوادث و وقایع پس از جنگ جهانی دوم و غائله پیشه‌وری و حزب دموکرات در آذربایجان و وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت همراه بود.

او در سال 1333ش، پس از فوت پدرش راهی حوزه علمیه قم ‌شد و از محضر اساتیدی چون آیات عظام سیدحسین بروجردی، امام خمینی(ره)، سیدکاظم شریعتمداری و علامه محمدحسین طباطبایی بهره برد. از این زمان ترجمه و تألیف آثارش را با موضوعاتی چون سیاست، جهان اسلام و نهضت‌های اسلامی شروع کرد. در سال 1338شمسی، با جمعی از روحانیون فصلنامه «مکتب تشیع» را راه‌اندازی کرد. در سال‌های (1343 ـ 1341) فعالیت‌های سیاسی خود و ارتباط با علما و فعالان سیاسی مذهبی را گسترش داد. از همین دوره همکاری خود را با مسجد هدایت، انجمن اسلامی پزشکان و انجمن اسلامی مهندسین آغاز کرد.

بعد از تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در انتشار نشریات «انتقام» و «بعثت» با آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی، حجج اسلام سیدمحمود دعائی و علی حجتی کرمانی همراه شد. با وجود تلاش‌های بسیار، ساواک نتوانست، سندی دال بر ارتباط استاد سید‌هادی خسروشاهی به‌عنوان ناشر این نشریات به دست آورد.

ایشان علاوه بر ارتباط با اکثر علما، با امام خمینی(ره) رابطه ویژه‌ای داشت. در دهه 1340ش، با توجه به اختلافات میان ایران و مصر، او از فرصت استفاده و آثار سیدقطب و اخوان‌المسلمین را ترجمه و منتشر کرد. محتوای سیاسی - انقلابی این کتاب‌ها، نیاز نسل دهه‌های 1340 و 1350 بود. علاوه بر ترجمه آثار متفکران اسلامی، ارتباطات مکاتباتی نیز با برخی از آنها داشت.

پس از انتشار ماهنامه «درس‌هایی از مکتب اسلام» در کنار علما و آیات عظام: ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، زین‌العابدین قربانی، علی حجتی کرمانی، غلامحسین حقانی و علی دوانی، مقالات سیاسی در مورد جهان اسلام می‌نوشت. ارتباط با ناشران اسلامی مانند «شرکت سهامی انتشار» و تلاش و همکاری و هم‌فکری در تأسیس «مؤسّسه بعثت» با مدیریت استاد فخرالدین حجازی، از دیگر فعالیت‌های ایشان بود.

تأسیس دارالتبلیغ اسلامی و مقدمات اوج نهضت اسلامی، توسط آیت‌الله شریعتمداری، مقدمه اختلاف و شقاق در مرجعیت و روحانیت و مبارزان اسلامی شد. در این میان سه گروه افراد با دارالتبلیغ ارتباط داشتند. جمعی در تمامی اهداف، مواضع و روش با آقای شریعتمداری موافق بودند. دسته دوّم در موارد خاص و محدود همکاری می‌کردند و دسته سوّم از راه دور و در حد شرکت در برخی جلسات یا تدریس موقت با آن در ارتباط بودند. استاد خسروشاهی در کنار همکاری با دارالتبلیغ منتقد آن هم بود. کسانی که با شخصیت و مشی ایشان در سال‌های (1362-1341) آشنایی دارند، روش مستقل و مواضع خاص آن مرحوم را می‌دانند. در اسناد ساواک به‌خوبی می‌توان به مواضع و تفکر وی پی برد.

ایشان در بخش انتشارات فعال بود و با دارالتبلیغ همکاری و همراهی می‌کرد و فعالیت‌های آن را مورد نقد غیرمستقیم و مستقیم قرار می‌داد. به‌طوری‌که ارتباطات گسترده این همکاری چندان به شخصیت و کارنامه ایشان آسیب نرساند. در این دوره با استاد سیدغلامرضا سعیدی و داود الهامی در انتشار مجله الهادی(عربی) و مجله نسل نو برای دانش‌آموزان همکاری می‌کرد. در اواخر 1340شمسی، با تأسیس مرکز بررسی‌های اسلامی توانست، آثار نویسندگانی مانند علامه سید محمدحسین طباطبایی با مقدمه و حواشی خودش و آثار حجت‌الاسلام حاج‌مهدی سراج انصاری و سیدغلامرضا سعیدی را چاپ کند. این مؤسسه تا پایان حیاتش فعال بود.

 در طی سال‌های (1357 ـ 1350) با نام مستعار آثاری منتشر کرد و بر بیش از هشتاد اثر مقدمه و حواشی نوشت و آنها را منتشر کرد.

ـ خسروشاهی و سید جمال‌الدین اسد‌آبادی

استاد خسروشاهی آثار برجسته‌ای در بررسی زندگی و عملکرد سید جمال‌الدین اسدآبادی از خود به یادگار گذاشته است. سید از شخصیت‌های برجسته جهان اسلام و در حقیقت سلسله‎جنبان نهضت‎های اسلامی در تاریخ معاصر است.

ظرفیت اندیشه و عمل او بدان نحو قابل توجه بوده و هست که می‎شود، در عرصه اندیشه و عمل از او به‌عنوان الگوی یک روحانی تحصیل‌کرده نجف که در فقه و اصول از درس شیخ مرتضی انصاری و در اخلاق و عرفان از ملا حسین‌قلی همدانی بهره‎ گرفته و در عمل در حد توان و امکان موفق بوده است، یاد کرد.

درحقیقت جمال شناسی یعنی تاریخ ‎شناسی، اندیشه‎ شناسی، زمان ‎شناسی، دشمن ‎شناسی و در یک کلام تکلیف ‎شناسی و عمل به آن. اهمیت بررسی زندگی این چهره برجسته روحانیت تا حدی است که شهید آیت‌الله مرتضی مطهری از ایشان به‌عنوان «سلسله‌جنبان نهضت‌های اصلاحی صد سال اخیر» و علامه محمد‌اقبال لاهوری «مجدد عصر حاضر» یاد می‌کند.

استاد خسروشاهی، بخش عمده تحقیقات خود را در سال‌های (1398 -1336) در راه «جمال‌شناسی» گذاشت و تلاش کرد که چهره این روحانی مجاهد و مبارز را نشان دهد. سید به‌دلیل مبارزه با «استعمار و عوامل» آن و «استبداد» و رجال مستبدین مورد نقد و تحلیل، رد علنی تخطئه دو جریان تاریخ‌نگاری، استعماری و استبدادی قرار گرفت. طرح دیدگاه «اسلام‌گرایی» و تأسیس «هیئت اتحاد اسلام» و شعار بازگشت به اسلام و نقد حاکمیت استعماری باعث شد، جریان‌های «مارکسیستی»، «سوسیالیستی» و «اومانیستی» نیز علیه سید، کتب و مقالاتی نوشته و تلاش در خدشه‌دار نمودن او نمایند.

 مصلحان جهان اسلام در تاریخ معاصر شخصیت‌هایی مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی، شیخ محمد عبده، علامه میرزا محمدحسین غروی نائینی، شیخ فضل‌الله نوری سیدحسن مدرس، سیدابوالقاسم کاشانی، سیدمحمود طالقانی، علامه محمد اقبال لاهوری، علامه سیدابوالاعلی مودودی و شهید حسن‌البناء بودند که در رأس تمام آنها امام خمینی(ره) به‌عنوان بزرگترین منادی بازگشت به اسلام، مجاهدی کم‌نظیر در برابر استعمار و استبداد و نهایت موفق به تحقق آرمان‌های مصلحان یکصد سال اخیر قرار دارد. از این‌رو با مطرح کردن «سیدجمال» به‌لحاظ ایدئولوژیک، فرهنگی، سیاسی و تاریخی، می‌توانیم یک «حرکت اسلامی» را در تاریخ معاصر «ترسیم» کنیم. خصوصاً به ‌تعبیر علامه شهید مرتضی مطهری، روحانیت شیعه، یک قدرت ملی است و همواره در کنار مردم و در برابر حکمرانان بوده است. از این‌رو «سیدجمال» در جامعه شیعه، اول به سراغ طبقه علما رفت و به آگاه‌سازی آنها پرداخت و این طبقه را بهترین پایگاه برای مبارزه با استبداد و استعمار تشخیص داد.

استاد خسروشاهی بیش از سی‌جلد کتاب و ده‌ها مقاله درباره «سیدجمال» تهیه، تدوین، تألیف و جمع‌آوری کرده است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

 سیدجمال‌الدین حسینی، 1336ش؛ دفاع از سید جمال‌الدین حسینی، 44 صفحه، تهران، 1343ش؛ مبارزات ضداستعماری سیدجمال‌الدین اسدآبادی، پرویز لوشائی، با مقدمه، 26 صفحه، 1348 ش، قم؛ اسلام و علم؛ رساله قضا و قدر، اثر سیدجمال‌الدین حسینی اسدآبادی در پاسخ به ارنست رنان، ترجمه و مقدمه و توضیحات، 174 صفحه، تبریز،1348 ش؛ زندگی و مبارزات سیدجمال‌الدین اسدآبادی، لطف‌الله جمالی، سیدحسن تقی‌زاده، به‌کوشش، مقدمه و توضیحات سید‌‌هادی خسروشاهی، 336صفحه، قم، 1379ش؛ العروه‌الوثقی، سیدجمال‌الدین حسینی، محمد عبده، با مقدمه و تحقیق، عربی چاپ اول، 1349 ش، تهران انتشارات بعثت، چاپ جدید، 516 صفحه، تهران، 1379ش؛ ضیاء‌الخافقین، سیدجمال‌الدین الحسینی، مقدمه و تحقیق، 264 صفحه، تهران، 1379ش؛ نامه‌ها و اسناد سیاسی و تاریخی سیدجمال‌الدین اسدآبادی، به‌کوشش، مقدمه و تحقیق، 319 صفحه، قم، 1379ش؛ سیدجمال‌الدین و بیداری مشرق‌زمین، استاد محقق و مورخ معاصر سید محمـدمحیط طباطبایـی، مقدمه و توضیحات، 352 صفحه، قم، 1380ش و... .

ـ یک نمونه از بیان استاد خسروشاهی درباره «سیدجمال»

استاد خسروشاهی در مقدمه نامه‌ها و اسناد سیاسی تاریخی سیدجمال‌الدین اسدآبادی، به سه نکته مهم اشاره می‌کند:

اول اینکه: از حدود تقریباً نیم‌قرن پیش تاکنون که به‌یاری حق در جستجوی اسناد، مدارک، مقالات و آثار سیدجمال‌الدین حسینی اسدآبادی بوده‌ام، همواره نامه‌ها و اسناد تاریخی، سیاسی جدیدی در کشورهای مختلف به دست آورده‌ام که نشر آنها برای روشن شدن حقایق تاریخ معاصر ایران، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.

دوم: نشر این نامه‌ها و اسناد در عصر کنونی که متأسفانه «دوران کتاب‌سازی» است و عده‌ای به‌عنوان محقق! به آن مشغول‌اند و با نقل نامه‌ها و چند صفحه از فلان کتاب و فلان روزنامه عصر قجری و پهلوی، درباره سید، به تحریف حقایق می‌پردازند و عناصری مانند ولی‌الله ‌یوسفیه، ابراهیم صادقی‌نیا و چند روشن‌فکر نمای دیگر با استناد به برخی آثار مورخان عصر قجری ـ پهلوی! مانند اسماعیل رائین، ابراهیم صفایی و دکتر محمدحسین میمندی‌نژاد، بزرگترین خیانت را بر ضد تاریخ معاصر ایران و شناخت صحیح نسل امروز و آینده ایران مرتکب شده‌اند، لازم و ضروری است.

سوم: مطالعه دقیق این نامه‌ها و اسناد تاریخی - سیاسی، ژرف‌نگری، نوع‌دوستی، آزادی‌خواهی و قانون‌گرایی «سید» را به‌خوبی روشن می‌سازد و اثبات می‌کند که مخالفان او یا عناصری ناآگاه و غیرمطلع از اسناد حقایق تاریخی هستند و یا افرادی مغرض و هواداران زر و زور و تزویر و عمله ظلمه دوران ستم‌شاهی قجری ـ پهلوی‌اند. متأسفانه این افراد قلم و وجدان خود را به ارباب قدرت فروخته‌اند؛ وگرنه چگونه می‌توان باور داشت که محقق و مورخی با ملاحظه این همه اسناد از کشف حقیقت عاجز باشد؟ و اگر «عاجز» است، چگونه به خود اجازه می‌دهد که به نوشتن تاریخ بپردازد؟!

ـ همراه با رهبری نهضت و ذکر برخی خاطرات

سید‌هادی خسروشاهی از زمان حضور در قم (1343 ـ 1332ش) با امام خمینی(ره) در ارتباط بود و با اندیشه دینی و سیاسی امام آشنایی داشت. در دوران تبعید در نجف اشرف نیز، ارتباط حضوری یا مکاتباتی وی با امام برقرار بود.

او روابط خود با امام را به‌صورت مفصل در یک کتاب به‌نام «امام خمینی(ره)» آورده و در برخی از مصاحبه‌ها و مقالات خود بدان پرداخته است.

ایشان در ادامه، اسناد مهمی از ساواک در رابطه با امام و اعلامیه‌های امام می‌آورد. برای نمونه سندی در مورد مهدی ‌‌هادوی، رئیس دادگستری قم ارائه می‌کند که در آن به‌رغم فشار مرکز و نهادهای دولتی قم به رئیس دادگستری، حاضر به پیگیری و تعقیب امام نمی‌شود. سپس گزارش مفصلی از زندگی، شخصیت و ویژگی‌های‌ هادوی می‌دهد.

استاد خسروشاهی به خاطرات خود در دوران نمایندگی امام در وزارت ارشاد، سیاست دولت موقت و روش دکتر ناصر میناچی، رفاقت و دوستی با شهید محمدعلی رجائی از قبل از انقلاب در مسجد هدایت و نمایندگی حضرت امام در واتیکان و... را نیز اشاره می‌کند.

او پیام شفاهی امام خمینی(ره) پیرامون امام موسی صدر را در موقع تقدیم استوارنامه به پاپ داد. ایشان در خصوص این مأموریت خود می‌نویسد:

«امام در موقع خداحافظی این‌جانب، به یک نکته مهم و مسئله حساس دیگر هم اشاره کردند و فرمودند: آن را توسط پاپ پیگیری کنم و آن مسئله ربوده شدن امام موسی صدر و سرنوشت ایشان بود. امام فرمودند: « به آقای پاپ بگویید آقای صدر در لبنان به همه اقشار مسلمان و مسیحی و... کمک می‌کرد و موجب وحدت جامعه لبنانی شده بود. آقای پاپ هم اقدام کنند تا سرنوشت ایشان روشن گردد.»

من این نکته را هم با توضیح بیشتر در مورد نقش امام موسی صدر در لبنان و روابط صمیمانه ایشان با مسیحیان و سخنرانی در کلیسا و... به پاپ گفتم و ایشان در پاسخ گفت: شما این موضوع را کتباً برای ما بنویسید تا ما اقدام کنیم.

من هم به‌عنوان سفیر، طی نامه‌ای رسمی موضوع را مطرح کردم. پس از دو سه ماه، پاسخ رسمی و محرمانه واتیکان رسید که «... به دنبال تحقیق از دوستان خود در واتیکان، اعتقاد دارد که امام موسی صدر هرگز وارد ایتالیا نشده است. ما در این مورد به دوستان لیبیائی خود تذکر لازم را داده‎ایم!»

همچنین در جای دیگر در مورد شاه، همسر شاه، فرزندان شاه، حرکت ابوالحسن بنی‌صدر، مسعود رجوی در خارج از کشور، محتوای کتاب‌های بنی‌صدر، دروغ‌ها و مطالب کذب این سیاست‌مدار شکست‌خورده، مغرور و خود‌ستا را مطرح می‌کند.

ـ خسروشاهی به روایت اسناد ساواک

مرحوم استاد خسروشاهی مجموعه کامل پرونده کلاسه خود در ساواک را از طریق وزارت اطلاعات گرفتند و قصد انتشار آن را داشتند که متأسفانه از کم و کیف آن اطلاعی ندارم. آن‌چه می‌آید، منتخب چند سند است:

8 مهر 1342

با اوج‌گیــــــری نهضت اســــــلامی به ‌رهبــــری امام خمینی(ره) (1357 ـ 1341) ساواک در تقسیم‌بندی‌های خود با عناوین روحانی افراطی، تندرو، طرفدار خمینی و مخالف دولت، روحانیون فعال سیاسی فرهنگی مستقل را عمدتاً تحت مراقبت و کنترل قرار داده و همواره در تعقیب و مراقبت، گزارشات منابع ساواک استان‌ها، شهرستان‌ها و حتی بعضاً شهربانی درباره آنان ارسال می‌شد.

در 8 مهر 1342 پیرامون سید‌هادی خسروشاهی و اخوی ایشان آیت‌الله سیداحمد خسروشاهی، ساواک طی دستور یادآور می‌شود:

برابر اطلاع واصله نامبرده بالا که از طلاب قم می‌باشد، بین تهران، تبریز و قم رابط بوده و فعالیت‌هایی می‌نماید و چون با جمعیت اخوان‌المسلمین مصر نیز همکاری داشته و اکنون در تبریز به‌سر می‌برد. دستور فرمایید در این مورد، تحقیق و نتیجه را گزارش نمایند. حجت‌الاسلام والمسلمین خسروشاهی با توجه به نگرش خود، با جهان اسلام و نهضت‌های اسلامی، از جمله با اخوان‌المسلمین مصر مکاتباتی داشته؛ خصوصاً در ترجمه و انتشار آثار اندیشمندان و متفکران مصر از قبیل سیدقطب از ابتدای دوران جوانی فعال بود و بخش عمده آثار دانشمندان اخوان و دیگر نهضت‌های اسلامی را منتشر نمود.

27 مهر 1342

در پاسخ به فعالیت‌ها، بلافاصله گزارش می‌رسد: محترماً تاکنون اطلاعاتی در مورد فعالیت‌های نامبرده بالا به این ساواک واصل نگردیده است. ساواک تهران در گزارش و پاسخ به نامه بالا می‌نویسد: برابر گزارش ساواک، نامبرده به‌نفع روحانیون فعالیت می‌کند و رابطه بین روحانیون و ارسال و وصول اعلامیه‌ها نیز می‌باشد ـ موسوی

پیگیری‌های ساواک در مورد فعالیت‌های آقای خسروشاهی طبق گزارشات متعدد:

1. نتیجه اقدامات معموله پیرامون تعیین صحت و سقم این مطلب، وی از نویسندگان نشریه بعثت و انتقام می‌باشد.

2. تاکنون چه اقداماتی به‌منظور شناسایی سایر نویسندگان، محل چاپ یا پلی‌کپی و نحوه انتشار نشریات بعثت و انتقام به‌عمل آمده است؟

3. سید‌هادی خسروشاهی از چه مقاطع تاریخی با جمعیت نهضت آزادی مراوده و همکاری نموده و تاکنون چه اقداماتی به‌نفع این جمعیت به‌عمل آورده است؟

4. یادشده بالا غیر از کتب و رسالات دینی و اقتصادی که در برگ بیوگرافی منظم به نامه معطوفی از آن نامبرده شد، تا به حال چه تألیفات و نشریات جدیدی چاپ و منتشر ساخته است؟

5. معمولاً کارهای چاپی در تهران و قم انجام می‌دهد و امکانات او در این زمینه تا چه‌اندازه می‌باشد؟

6. با کدام مجله و نشریه مجاز و غیرمجاز همکاری داشته و نیز نقش وی در زمینه فعالیت‌های روحانیون مخالف چیست؟

7. آیا می‌توان قرائتی در مورد همکاری یا داشتن ارتباط وی با جمعیت اخوان‌المسلمین مصر به دست آورد؟

8. شرکت انتشار که قبلاً از مراکز پخش نهضت آزادی و دبیرخانه انجمن‌های اسلامی وابسته به نهضت بوده، پس از ضربه سال 42 و دستگیری و محکومیت سید محمدمهدی جعفری مسئول آن، آیا مجدداً به‌صورت اولیه درآمده است یا خیر؟

سپس ساواک بخش سوم این گزارش مفصل را با عنوان: «صورت مثبت» تدوین نموده است:

الف) از چه تاریخی در این شرکت فعالیت مجدد به‌وسیله جمعیت نهضت آزادی ایـران و انجمـن‌های اسلامی وابسته به نهضت آغاز گردیده است؟

ب) مسئول جدید آن و همچنین اداره‌کنندگان فعلی آن، چه کسانی می‌باشند؟ با ذکر نام و مختصات کامل آنان؟

9. در ماه‌های اخیر، چه نوع کتبی از نوشته‌های مهندس بازرگان یا سران نهضت آزادی منتشر یا تجدید چاپ گردیده است؟

خواهشمند است دستور فرمایید، پیرامون خواسته‌های بالا به‌طور محرمانه و غیرمحسوس تحقیق و نتیجه را به انضمام هرگونه اطلاعات دیگر که بتوان درباره مشارالیه تحصیل نمود، به این اداره‌کل اعلام دارند.

مدیرکل اداره سوم ـ مقدم

ـ ارتباط ایشان با آیت‌الله سیدمحمود طالقانی

شرکت سهامی انتشار، چه نوع فعالیتی انجام و آثار چه کسانی را نشر می‌دهد؟

22 اسفند 1342

رئیس ساواک استان، مولوی به ریاست ساواک گزارش می‌دهد:

سید‌‌هادی خسروشاهی فرزند سیدمرتضی یکی از محرکین تظاهرات روز 8/12/43 (که مصادف با وفات امام جعفر صادق(ع) زد و خورد در مدرسه فیضیه قم) می‌باشد، به‌وسیله ساواک قم دستگیر که در مورخه 21/12/43 به زندان قزل‌قلعه تحویل گردید. اینک 14 برگ پرونده مشارالیه به‌انضمام یک‌برگ فتوکپی رسید زندان، جهت هرگونه اقدام مقتضی به‌پیوست ایفاد می‌گردد. ضمناً ساواک قم گزارش نمود؛ به‌طوری‌که از اطلاعیه‌های موجود در پرونده وی استنباط می‌گردد، در تحریکات روحانیون از ابتدا فعالیت داشت و به‌طوری‌که گفته می‌شود، از نویسندگان نشریه بعثت و انتقام است. هفت برگ به‌عنوان گزارش تکمیلی در پرونده موجود است که سیر فعالیت را نشان می‌دهد. از جمله اتهاماتی که برای ایشان در این 7 برگ ذکر شده است:

1. واسطه مستقیم امور انتشارات نهضت آزادی ایران.

2. خود از نویسندگان نهضت آزادی ایران است.

3. نویسندگان نهضت آزادی بیشتر نوشته‌های خود را به‌وسیله او در تهران و قم به چاپ می‌رسانند.

4. وی تا کنون چند جلد کتاب به‌قلم مهندس بازرگان به‌نام او در قم و تهران به چاپ رسانیده؟

5. قبلاً ساواک (22/12/43) وی را از نویسندگان نشریه بعثت و انتقام و هم محرک در فعالیت‌های روحانیون شناخته است.

6. با جمعیت اخوان‌المسلمین مصر همکاری و ارتباط دارد.

7. با مراکز چاپی قم از قبیل چاپخانه‌های نوین، دارالعلم، حکمت مرتبط است.

8. واسط آیت‌الله شریعتمداری با جبهه ملی معرفی شده؛ علی‌هذا این موضوع از ناحیه آن ساواک پیگیری و تعقیب نگردیده؛ سپس ساواک نقطه نظر و اهمیت موضوع را در چهار محور مطرح می‌کند:

1. نشریه بعثت؛

2. نشریه انتقام؛

3. در آن زمان رهبران نهضت آزادی تحت محاکمه و در زندان بودند و افرادی در بیرون همانند جلال‌الدین فارسی به‌نام نهضت آزادی بیانیه و اعلامیه صادر می‌کردند که عمدتاً این دست اعلامیه‌ها، با مواضع رهبران نهضت به‌جز آیت‌الله سیدمحمود طالقانی انطباق نداشت؛

4. فقط کتاب مذهب در اروپا را با مقدمه و حواشی چاپ کرده؛ کتاب دیگری از مهندس بازرگان که توسط ایشان چاپ شده باشد، شناخته نشده است.

در ساعت 10:40 روز 21/12/43 دو نفر زندانی غیرنظامی

1. هادی شهرت خسروشاهی فرزند مرتضی

2. حسین شهرت نبی‌پور فرزند حسن

توسط ساواک تهران تحویل زندان قزل‌قلعه گردید.

خیلی محرمانه

به 312

از 20هـ 12

شماره گزارش: 120442/ 20 هـ 12

تاریخ گزارش: 20/11/52

منبع: 9578

منشأ: فخرالدین حجازی

تاریخ وقوع: 13/11/52

تاریخ رسیدن خبر به منبع: 13/11/52

تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 15/11/52

ـ روحانی اهل قلم

استاد خسروشاهی به‌دلیل حضور در قم، ارتباط با مراجع به‌خصوص امام خمینی(ره)، ارتباط خانواده ایشان با روحانیت و مراجع و در نهایت شخصیت حقیقی خودشان به‌عنوان یک روحانی مبارز و اهل قلم از ابتدای نهضت حضور فعال داشت. در حدود یک سوم پیام‌های امام از طریق وی برای علمای آذربایجان فرستاده می‌شد. در طول سال‌های مبارزه (1357 ـ 1341) با قلم توانا، تألیفات، مقالات، تأسیس مؤسسات و همکاری با چهره‌های مبارز و اهل قلم، در مسیر نهضت بود. انتشار دو نشریه «انتقام» و «بعثت» در اوائل شروع نهضت، آن هم با همکاری و همراهی علما و طلاب فاضل آن دوران، تأثیر مهمی در مسیر اهداف انقلاب گذاشت.

ایشان به‌دلیل حضور فعال در عرصه فرهنگ و سیاست، خصوصاً پیش از نهضت، خاطرات دقیق و درخور توجهی از جریان‌ها، گروه‌ها، احزاب و شخصیت‌ها داشته و مقداری از آن را به‌رشته تحریر درآورده است. در طی دهه گذشته موفق شد، بخشی از آن را به‌صوت سلسله‌هایی با عنوان «خاطرات مستند» انتشار دهد. مطالعه هر یک از این آثار می‌تواند، منبع و مأخذ مستندی برای محققان و پژوهشگران حتی برای آیندگان باشد.

به مطلب امتیاز دهید :
( 0. امتیاز از 0 )
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر