Rated 5.00/5 based on 1 readers reviews
به مطلب امتیاز دهید :
( 0. امتیاز از 0 )

ناشر : موسسه بوستان کتاب
نویسنده : علامه سید محمدحسین طباطبایی
گردآورنده : سیدهادی خسروشاهی
مرحوم علامه طباطبائى (رحمه الله) بى‏تردید یكى از برجسته‏ترین و شاخص‏ترین شخصیت‏هاى دینى جهان اسلام در دوران معاصر است كه ابعاد گوناگون علمى و عملى را در وجود خود متجلى ساخته بود.


فهرست مطالب
مقدمه ای بر نسب نامه طباطبائیان.. سید هادی خسروشاهی
اشاره
مقدمه
درباره سادات طباطبایی
نسب نامه خاندان طباطبایی
متن وصیت نامه امیر سراج الدین عبدالوهاب حسنی حسینی به اولاد خود
متن مخطوط نوشته استاد
فهرست اعلام


مقدمه اى بر: نسب نامه خاندان طباطبائى
سید هادى خسرو شاهى
اشاره

مرحوم علامه طباطبائى (رحمه الله) بى تردید یكى از برجسته ترین و شاخص ترین شخصیت هاى دینى جهان اسلام در دوران معاصر است كه ابعاد گوناگون علمى و عملى را در وجود خود متجلى ساخته بود. 25 سال از ارتحال این علامه دهر، مفسر كبیر قرآن، فیلسوف و عارف و ... زمان خویش مى گذرد. در این مدت طولانى كتاب ها و مطالب زیادى نوشته شده و نظریات مختلفى دربارة آثار و شخصیت ایشان بیان گردیده، اما هنوز بسیارى از زوایاى شخصیت علمى و عرفانى ایشان ناشناخته و پنهان مانده است و جامعة اسلامى به عمق معارف به جا مانده از ایشان پى نبرده است.

پس از گذشت یك ربع قرن از وفات آن یگانه فرزانه، فرصت را مغتنم شمردیم و پاى صحبت شاگرد باسابقة علامه طباطبائى (رحمه الله) كه رابطه اى دیرینة بیست و پنج ساله با ایشان داشته، نشستیم تا از خاطرات و نظریات ایشان بهره برده و زوایاى ناشناختة علمى و عرفانى و فلسفى این عالم ربانى را شناسایى و به مخاطبان معرفى كنیم.
حجة الاسلام والمسلمین سیدهادى خسروشاهى كه خود از اندیشمندان و صاحب نظران مطرح در صحنة فرهنگى و سیاسى كشور است و چند سال سفیر ایران در واتیكان و مصر بوده و هم اكنون مدیر مركز بررسى هاى اسلامى است، علیرغم مشغله فراوان به گرمى دعوت ما را پذیرفت و به تمام سؤالها، متواضعانه و مخلصانه پاسخ گفت. ایشان از شاگردان برجسته علامه طباطبائى (رحمه الله) و مدت بیست و پنج سال ملازم درس و بحث ایشان بوده است و طبیعتاً حرفها و ناگفته هاى زیادى دربارة علامه (رحمه الله) در سینه دارد. بیست و چهارم آبان برابر با بیست و پنجمین سالگرد ارتحال علامه، بهانه مغتنمى بود كه با شاگرد فرهیختة ایشان به گفت وگو بنشینیم.1

مقدمه
درباره سادات طباطبائى

س: در آغاز گفت و گو بهتر است از تاریخ تولد و چگونگى تحصیل استاد علامه مرحوم آیة الله سیدمحمدحسین طباطبائى شروع كنیم.
ج: استاد علامه سیدمحمدحسین طباطبائى در تاریخ 29 ذیحجه 1321، مطابق با سال 1281 ش، در منطقة «شادآباد»- در اطراف شهر تبریز- در خانواده سادات طباطبائى به دنیا آمد و دوران كودكى و نوجوانى را در همین شهر، زیر سایة پدر بزرگوارش سید محمد قاضى طباطبائى سپرى كرد و همراه برادرش سیدمحمدحسن الهى طباطبائى به تحصیل علوم متداول روز پرداخت. پس از درگذشت پدر و مادر، در دوران كودكى، استاد همراه برادرش براى ادامه تحصیل عازم نجف اشرف شد و سالیان متمادى در آن حوزه به تحصیل علوم و معارف اسلامى اعم از اصول، فقه، فلسفه، تفسیر، علوم عقلى، عرفان نظرى و عملى، در محضر اساتید معروف آن دوران، پرداخت و به مقامات عالیه علمى و معنوى دست یافت.

س: سادات طباطبائى چه شاخه اى از سادات به شمار مى روند؟ آیا این سلسله فقط در تبریز بودند یا این سلسله در دیگر شهرها و كشورها هم وجود دارند؟
ج: سلسله سادات طباطبائى جملگى از خاندان «ابراهیم طباطبا» هستند كه فرزند اسماعیل دیباج و او هم فرزندِ ابراهیم غمر فرزندِ حسن مثنى است. حسن مثنى فرزند بلافصل امام حسن مجتبى (ع) بود؛ او در كربلا همراه امام حسین (ع) بود و در نبرد با یزیدیان زخمى شد و با وساطت اسماء خارجه فرازى مكنى به «ابوحسان»- خالوى حسن- یزیدیان از قتل او صرف نظر كردند. اسماء او را همراه خود به كوفه برد و به مداوا و معالجة او پرداخت. سرانجام در 35 سالگى به دست ایادى عبدالملك مروان مسموم گردید و درگذشت و در بقیع مدفون شد.

به نظرم براى آشنایى بیشتر با سادات طباطبائى بى مناسبت نیست كه در این جا به توضیح بیشترى بپردازیم:
امام حسن مجتبى (ع) هشت پسر داشت كه یكى از آن ها حسن مثنى و دیگرى زید بود. ابراهیم، مكنى به ابواسماعیل از فرزندان حسن مثنى و نوه امام حسن بود. او از اصحاب خاص امام جعفر صادق (ع) بود و در نبرد سادات و علویان در قیام معروف «فخ» شركت داشت و بعد از شكست این حركت، او هم چنان در پى ایجاد حكومت علوى بود و در این راه به روشنگرى و مبارزه پرداخت.
ابن خلكان در كتاب وفیات الاعیان مى نویسد كه «طباطبا» لقب ابراهیم بود و مؤلف مجمع البحرین همین نكته را تأیید مى كند و همین طور فیروزآبادى در قاموس اللغه ... و ظاهراً از همان تاریخ، اولاد ابراهیم بن حسن مثنى به سادات طباطبا معروف شدند. از مطالعه كتب انساب سادات طباطبا روشن مى شود كه سادات تمام شهرهاى ایران اعم از تبریز و اصفهان و زواره و نائین و كاشان و یزد و قم و بروجرد و ... جملگى از نوادگان احمدبن ابراهیم متولد اصفهان بوده اند.

البته بحث درباره این سلسله، نیاز به پژوهش یا تألیف جداگانه دارد و به طور طبیعى نمى توان در یك مصاحبة كوتاه به این مسئله پرداخت، اما بى مناسبت نیست اشاره كنم كه دوست مكرم و محقق و فرهیخته، مرحوم استاد سیدمحمد محیط طباطبائى كه خود از شاخه طباطبائى هاى زواره بود، طباطبا را كلمه اى نبطى مى دانست كه به معناى «سیدالسادات» است و مى نویسد: به اعتبار وجود ریشه هاى طوبى و طوبیا و طوب و نظیر آن ها در لهجه هاى عبرى و آرامى و عربى به معناى خوش و خوب اشتقاق و اتخاذ «طباطبا» از ریشة نبطى بعید به نظر نمى رسد. پس بهتر است كه طباطبا را از طباطباى نبطى به معناى «سیدالسادات» بدانیم.

علاوه بر شهرهاى ایران، در كشورهاى عربى، به ویژه عراق هم سادات طباطبائى بسیارند كه معروف ترین آن ها از علما و مراجع معروف، مرحوم آیة الله سیدمحسن حكیم طباطبائى- در عراق- است.
 

س: در كشورهاى دیگر هم سادات طباطبائى وجود دارند؟
ج: در كشورهاى عربى دیگر مانند مصر و تونس و مغرب و الجزایر و ...، سادات بسیارى وجود دارند كه آن ها را اشراف و اسیاد مى نامند كه كلمة مفرد آن «شریف» و «سید» مى شود و در جلوى اسامى این افراد در بلاد مصر یا مغرب عربى و ... به كار مى رود. در مصر- كه من اخیراً و به مدت سه سال به عنوان مسئول نمایندگى سیاسى جمهورى اسلامى ایران در آن جا اقامت داشتم- حدود ده میلیون نفر از اشراف زندگى مى كنند كه واقعاً به سید و شریف بودن خود افتخار مى كنند و اغلب آن ها هم شجره نامة خاص خود را دارند و سازمان مستقل «نقابه الاشراف» این اسناد را صادر یا تأیید مى كند.

الامام حسن الانور- كه ضریح او زیارتگاهى در قاهره است- از نواده هاى امام حسن مجتبى (ع) است. او فرزند «زید الأبلج» فرزند دیگر امام حسن مجتبى (ع) است كه پس از سركوب اهل بیت
توسط بنى امیه و بنیعباس، مانند بسیارى از خاندان اهل بیت به مصر پناهنده شد؛ اولاد و نوه هاى آن ها همین اشراف كنونى مصر هستند.

س: چگونه مى توان اطلاعات بیشترى درباره اشراف یا همان اولاد منسوب به اهل بیت (ص) در مصر به دست آورد؟
ج: من در مدت اقامت در مصر، تحقیق وسیعى دربارة مشاهد یا مقابر خاندان اهل بیت در مصر انجام دادم و مى دانید كه این مشاهد، زیارتگاه همه مصریان اعم از اهل سنت و شیعه و اشراف است و من در این باره كتابى به نام اهل البیت فی مصر تألیف كرده ام كه دو بار در قاهره چاپ شد و دو بار هم اخیراً از طرف مجمع تقریبِ مذاهب اسلامى در 520 صفحه منتشر شده است و شرح مبسوطى دربارة «مسجد سیدنا الحسین» و آرامگاه «سیده زینب» و «سید حسن الانور» و «سیده نفیسه» و دیگران در آن آورده ام، ولى در مورد سادات یا اشراف باید به نشریات یا فصلنامه آن ها كه تحت عنوان الأشراف چاپ مى شود، مراجعه نمایید.

س: ظاهراً این بحث طولانى است و اگر اجازه بدهید برگردیم به مسئله سادات طباطبائى در ایران، به ویژه استاد علامه سید محمد حسین طباطبائى.
ج: بلى، كمى از موضوع دور افتادیم، ولى در عین حال، اشاره به این موضوع بى مناسبت یا بى فایده نبود ... اما در مورد سادات طباطبائى ایران كه گفتیم: نوادگان ابراهیم طباطبا هستند، باید اشاره كنم كه سید كمالالدین حسن یكى از معاریف نوادگان وى بود كه در قرن هفتم هجرى در زواره مى زیست و اغلب علماى ایران مانند آیة الله حاج آقا حسین قمى طباطبائى، آیةالله سیدحسین طباطبائى بروجردى، آیة الله شهید سیدحسن مدرس طباطبائى، آیة الله سیدعلى قاضى طباطبائى و بالاخره آیة الله علامه سیدمحمدحسین طباطبائى از این سلسله جلیله هستند. یكى از نوادگان سید كمالالدین، میر عبدالغفار طباطبائى است كه در جریان فتنة مغول و حمله به زواره، همراه گروهى دیگر از سادات، از زواره به تبریز رفت و عارف معروف آیة الله سید على قاضى طباطبائى از نوادگان وى محسوب مى شود.

جدّ سوم آیةالله قاضى، میرزا محمدتقى قاضى طباطبائى است كه از علماى معروف شیعه است كه جدّ سوم مرحوم علامه طباطبائى نیز مى باشد؛ یعنى ایشان در نسب اشتراك دارند و خود علامه در رساله مخطوط انساب آل عبدالوهاب 2 دربارة ایشان نوشته اند: «مقام شامخ عملى و علمى و اعتبار دولتى و ملى حضرت ایشان ماوراى حد و وصف است. در اوایل عمر به عتبات مقدسه انتقال یافت و در خدمت استاد كل آیةالله وحید بهبهانى و مرحوم شیخ محمد مهدى فتونى و آیةالله بحرالعلوم تتلمذ داشته و به خط آن مرحوم اجازه اى به تاریخ 1173 ق گرفته و به طورى كه معلوم مى شود در منقول و معقول جامع بوده و در حوالى 1175 ق به شهر تبریز مراجعت فرموده، مصدریت تام و مقبولیت عامى پیدا كرده ... وفاتشان مقارن 1220 ق اتفاق افتاده ....» علامه طباطبائى از سلالة پاك این خاندان است.

س: در ابتداى این گفت وگو به شرح زندگى استاد علامه اشاره اى شد، اگر امكان دارد، كمى درباره مدارج تحصیلى و زندگى ایشان توضیح دهید؟
ج: اشاره كردم كه علامه طباطبائى پس از طى مدارج مقدماتى و سطوح دروس دینى در سال 1304 ش همراه برادرش، عالمِ فقید علامه سیدحسن الهى طباطبائى به نجف اشرف رفت. آنان مدت ده سال- یا بیشتر- در حوزة نجف در محضر اساتیدى چون آقا سید ابوالحسن اصفهانى و میرزاى نائینى به تحصیل خارج فقه و اصول پرداختند و در درس معقول مرحوم سیدحسین بادكوبه اى حاضر شدند و ریاضیات را نزد سیدابوالقاسم خوانسارى تتلمذ نمودند و در عرفان عملى از محضر عارف معروف آیةالله سیدعلى قاضى طباطبائى استفاده كردند. مرحوم علامه نقل مى فرمود كه «ما هر چه در این مورد داریم از مرحوم قاضى داریم.»

علامه طباطبائى (رحمه الله) در 1314 ش، به ایران برگشت و در تبریز مدت ده سال اقامت كرد، ولى فشار شدید علماى متحجر و سپس سلطه فرقه دمكرات موجب شد در سال 1324 ش، به قم مهاجرت كند و با تدریس فقه و اصول و سپس تفسیر قرآن مجید و فلسفه و اسفار و تعلیم عرفان عملى، نقش بهسزایى در احیاى نفوس حوزة علمیه قم ایفا كرد.

***

خلاصه مصاحبة این جانب در بخش «معارف» روزنامة كیهان در آبان 1385 ش، دربارة سادات طباطبائى به عنوان مقدمه نقل گردید و اكنون رسالة استاد علامه طباطبائى را كه به سال 1316 ش- حدود سه ربع قرن پیش- دربارة شجره نامه یا نسب نامه خاندان طباطبائى در آذربایجان تألیف كرده، براى نخستین بار چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار مى دهیم.
نسخة خطى این نسب نامه در نزد برادر ارجمند جناب آقاى مهندس سید عبدالباقى طباطبائى، فرزند ارشد علامه طباطبائى، محفوظ بود كه به درخواست این جانب در اختیار ما قرار گرفت و زحمت ترسیم جدید آن- از روى نسخة اصلى به خط علامه- به عهدة ایشان بود كه اینك به یارى خدا در شكل زیبایى به چاپ مى رسد ....

طبق نوشتة حجةالاسلام آقاى سید محمدتقى فرزند شهید آیةالله سیدمحمدعلى قاضى طباطبائى در ذیل صفحة اول مخطوط این رساله،3 شهید قاضى حواشى و اضافاتى بر آن افزوده است كه متأسفانه على رغم پى گیرى مكرر ما از سوى خاندان محترم آن شهید پاسخِ مثبتى براى دریافت آن نسخة تكمیل شده، به دست نیامد و اینك به اجبار همان نسخة اصلى علامه طباطبائى را بدون آن اضافات تكمیلى به دست چاپ مى سپاریم. جناب سید محمدتقى قاضى در صفحة اول این كتاب چنین مى نویسد:

بسمه تعالى، شجره نامه حاضر را مرحوم آیةالله آقاى حاج سید محمدحسین علامه طباطبایى (رحمه الله) صاحب تفسیر المیزان تألیف و شرح حال مختصرى از اجداد و بنى اعمام- رضوان الله تعالى علیهم- را به رشتة تحریر آورد. وسیله والد ماجد مرحوم آیةالله شهید آقاى سیدمحمدعلى قاضى طباطبائى (رحمه الله) بلاواسطه از روى خط مبارك مرحوم آیةالله علامه (رحمه الله) این نسخه را به طرز زیبا استنساخ و تراجم و اضافاتى در آن نگارش داده است. محمدتقى بن محمدعلى القاضى الطباطبایى- عفى الله عنه.

خوشبختانه برادر عزیز، جناب آقاى مهندس سید عبدالباقى طباطبائى ، فرزند ارشد استاد علامه طباطبائى نیز درصدد آن است كه این نسب نامه را كه فاقد اسامى بخش دیگرى از سادات طباطبائى عصر ماست، تكمیل نماید و اسامى ساداتى را كه مربوط به 75 سال اخیر است، بر آن اضافه كنند. و امیدواریم كه چاپ بعدى كتاب شامل اضافات شهید قاضى یا عبدالباقى هم باشد.4

وأزمّة الأمور بیدالله
سید هادی خسروشاهی
قم: مركز بررسى هاى اسلامى
خرداد 1389



1 ( 1). روزنامة كیهان، بخش« معارف»، ص 6، آبان 1385 ش، چاپ تهران.
2 ( 1). این كتاب هم اكنون به عنوان جلد 21 از آثار علامه طباطبائى تقدیمِ علاقمندان میگردد.
3 ( 1). به صفحه 19 همین كتاب مراجعه شود.
4 ( 1). متأسفانه مهندس سید عبدالباقى على رغم پى گیرى مكرر حقیر، نتوانست به وعدة خود وفا كند و در آذر 1389 در قم به رحمت حق پیوست. به امید آن كه اضافات شهید آیةالله قاضى توسط بازماندگان محترم ایشان، در اختیار ما قرار گیرد تا در چاپ بعدى مورد استفاده قرار گیرد.
 

مشخصات کتاب

  • نسب نامه خاندان طباطبایی الاد امیرسراج الدین عبدالوهاب
  • موسسه بوستان کتاب
  • علامه سید محمدحسین طباطبایی
  • سیدهادی خسروشاهی
  • فارسی
  • چاپ شده
  • 978-964-09-1090-0
  • نوبت اول
  • 1391
  • 0