( 0. امتیاز از 0 )

استاد سید‌هادی خسروشاهی از فعالان فرهنگی ـ سیاسی نهضت اسلامی در دوران قبل از انقلاب، علی‌رغم خطرات موجود، در اقدامی قابل تحسین و تقدیر، علاوه بر اعلامیه‌های کاغذی مجموعه‌ای مکتوب از اسناد شنیداری علمای و طلاب حوزه در جریان مبارزات پیروزی انقلاب اسلامی را گرد‌آوری نموده است..

استاد سید‌هادی خسروشاهی از فعالان فرهنگی ـ سیاسی نهضت اسلامی در دوران قبل از انقلاب، علی‌رغم خطرات موجود، در اقدامی قابل تحسین و تقدیر، علاوه بر اعلامیه‌های کاغذی مجموعه‌ای مکتوب از اسناد شنیداری علمای و طلاب حوزه در جریان مبارزات پیروزی انقلاب اسلامی را گرد‌آوری نموده است و از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مجموعه‌ای به‌نام « اسناد تاریخ نهضت اسلامی» در ده جلد چاپ و منتشر شده است.

ـ جلد اول و دوم

 نشریه بعثت، نام ارگان داخلی حوزه علمیه قم در سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۴ است که در قم منتشر و توسط اقشار مختلف مردم اعم از طلاب و دانشجویان و بازاریان، در سطح شهر قم و تهران توزیع می‌شد. علی‌رغم آنکه همه شماره‌های نشریه بعثت در هیچ کجا موجود نیست و برخی از نسخه‌های آن همچنان مفقود است و حتی در آرشیو ساواک هم وجود ندارد؛ اما مرحوم استاد سیدهای خسروشاهی از همان ابتدای انتشار بعثت، به جمع‌آوری و نگهداری شماره‌های آن اهتمام ورزید و لذا یک دوره کامل نشریه (چهارده شماره) را در اختیار داشت که از حوادث زمان محفوظ مانده و اینک در این مجلد به چاپ رسیده است. شماره اول بعثت در ۱۵ شعبان ۱۳۸۳ قمری مصادف با دی‌ماه ۱۳۴۲ شمسی و شماره آخر آن در ۲۹ محرم ۱۳۸۵ قمری مصادف با ۱۰ خرداد ۱۳۴۴ منتشر گردید.

دقت در مضامین مقالات این نشریه علاوه بر اینکه سطوری درخشان و برجسته از تاریخ انقلاب اسلامی را روشن می‌سازد، خواننده را در فضای سیاسی اجتماعی روزهای پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ قرار داده و او را با اهداف و آرمان‌های روحانیت اصیل و جوانان اسلام و تشیع آشنا می‌کند. همچنین خواننده را در راستای شرایط دشوار و امکانات به‌شدت محدود مبارزاتی آن روزگار، محیط بسته و جو غبارآلود آن دوران قرار داده است. استاد سید‌هادی خسروشاهی در این نشریه، هدف خود از انتشار این نشریه و وجه تسمیه آن به بعثت را چنین بیان می‌کند:

«این نشریه هدفی جز احیای بعثت و رسالت تاریخ پیامبر اسلام(ص) ندارد و با توفیق پروردگار می-خواهد تا حدود امکانات محدودی که در اختیار دارد، در بهتر معرفی کردن روح بعثت و تحرک و حیات اسلامی قدمی بردارد. منظور اساسی ما از این نشریه، مطرح ساختن بحث‌های فکری و عقیدتی و نشان دادن یک مکتب اجتماعی جامع در مقابل کمونیسم و کاپیتالیسم است.»

 در ادامه به ذکر اهم مطالب منتشره در نشریه بعثت می‌پردازیم:

 محکوم کردن بازداشت امام خمینی(ره) توسط رژیم پهلوی، عدم انفکاک دین از سیاست، نوشتاری درباره حمایت از صنایع داخلی، مطلبی درباره فتوای شیخ‌محمود شلتوت، بحثی پیرامون سازمان روحانیت، پیام دانشجویان قم، محکوم کردن سربازی اجباری طلاب، بحثی درباره یکسان‌سازی لباس، عوامل شکست نهضت، اخباری پیرامون استعمار در کشورهای اسلامی و آفریقایی، مقاله‌ای درباره آزادی امام خمینی(ره)، نقد مطبوعات ضد ملی، ماهیت حزب بعث، امتیاز نهضت‌های دینی، محمد مردوخ کردستانی مظهر کامل ارتجاع، استقلال بحرین یا سند رسوایی حکومت، اسرائیل اردوگاه امپریالیسم، بحثی درباره کاپیتولاسیون، استقلال ایران، روحانیت و سیاست، مقاله‌ای درباره تأسیس دانشگاه اسلامی توسط رژیم پهلوی، درباره فلسطین، درباره همکاری آلمان و اسرائیل و...

در بخشی از این نشریه، نامه آیت‌الله میلانی به آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی منتشر شده است که در آن به بسیاری از مسائل ایران اشاره شده و در تأیید قیام و نهضت امام خمینی(ره) چنین آمده است : «خواسته آیت‌الله خمینی، خواسته همه مجامع روحانی و دینی است و اهدافشان همان است که قدری از آنها را حضرت معظم‌له بیان نمودند و بازگشت حضرتشان به این کشور، مورد انتظار روحانیت و سایر طبقات ملت است.»

 بخش دوم این مجلد به نشریه انتقام مربوط می‌شود. دومین نشریه مخفی حوزه علمیه که از ۲۹ آذر ۱۳۴۳ تا ۱۵ مهرماه ۱۳۴۴ و در هشت شماره منتشر شد.

این نشریه با محتوای تقریباً مشابه محتوای مقالات بعثت؛ اما کمی رادیکال‌تر توسط مرحوم آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی تهیه، تنظیم، تکثیر و توزیع می‌شد. در واقع استاد مصباح یزدی، همه کارهای این نشریه را از تهیه و تنظیم مقالات و اخبار، تا تایپ و چاپ و بسته‌بندی و توزیع را خود به‌تنهایی انجام می‌داد و این، علاوه بر همکاری ایشان با نشریه بعثت و نوشتن مقالاتی برای آن و یا شرکت در بعضی از جلسات آن در زمان انتشار بود. آیت‌الله مصباح اهداف خود از انتشار این نشریه را چنین توصیف کرده است:

 «روشن کردن افکار تخدیرشده، بیدار نمودن عواطف مذهبی خفته، زنده کردن احساسات سرکوب‌شده، بیان احکام سیاسی و دفاعی اسلام، رفع شبهات و وسواس شیطانی تن‌پروران و راحت‌طلبان، تحکیم پیوندهای مبارزه، تقویت همبستگی توده‌های مجاهد و رزمنده، ایجاد وحدت کامل میان نیروهای ملی و مذهبی، بسیج همگان با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد پیگیر و خستگی‌ناپذیر علیه استعمار و استبداد به سوی یک هدف مقدس؛ یعنی استقلال و حاکمیت ملت شریف ایران در سایه تعالیم حیات‌بخش اسلام.»

 اهم عناوین و موضوعات که در هشت شماره نشریه انتقام منتشر شده است، به این شرح است: فرهنگ اصطلاحات انقلاب سفید، به چه امیدی مبارزه کنیم؟، بحثی درباره تجزیه خوزستان، خبر آزادی سیدمصطفی خمینی از زندان، تأیید آیت‌الله محمدهادی میلانی بر قیام و نهضت امام خمینی، ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر و تحلیل آن، مبارزه اصولی، ضرورت تشکل، پاسخ آیت‌الله میلانی به نامه بازاریان تهران درباره اوضاع سیاسی ایران، کیفیت انتخاب رهبر، درسی از جنگ هند و پاکستان، بحثی پیرامون حکومت شرعی.

ـ جلد سوم و چهارم

استاد سید‌هادی خسروشاهی به‌علت حضور فعال و شرکت عملی و همه‌جانبه در امور نهضت؛ از جمله در تنظیم و تهیه بخشی از اعلامیه‌های فضلا و طلاب حوزه علمیه قم و در مواردی جمع‌آوری امضا‌های اساتید و فضلا و طلاب ذیل اعلامیه‌ها و یا با تکثیر، توزیع و پخش بسیاری از اعلامیه‌های صادره از سوی مراجع، علما، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم و همچنین علمای دیگر کشورهای اسلامی در واقع همیشه در جریان امور بوده‌اند و همواره به‌محض انتشار اعلامیه‌ها دو نسخه از آنها را در بایگانی شخصی و خصوصی خود نگهداری می‌کرده است که هم‌اکنون برای ثبت در تاریخ و حفظ میراث تاریخی اسناد نهضت اسلامی ایران همه آنها در این مجموعه گردآوری شده است. این دو مجموعه شامل اعلامیه‌ها و بیانیه‌های فضلا و طلاب حوزه‌های علمیه در دوران انقلاب است که بخشی از آن‌ها که با امضاهای مشخص افراد منتشر شده‌اند. در جلد سوم و بخش دیگری که تحت عناوین و امضاهای کلی و مختلف مانند جامعه مدرسین، علمای مبارز، جامعه محصلین طلاب قم و.. منتشر شده‌اند، در جلد چهارم گردآوری شده است. بخشی از این اعلامیه‌ها در بعضی از کتاب‌ها از جمله نهضت روحانیون ایران مرحوم علی دوانی و مجموعه اسناد انقلاب اسلامی سیدحمید روحانی آمده است؛ ولی این مجموعه اولاً، فقط شامل: اسناد نهضت اسلامی ایران از آغاز نهضت تا پیروزی انقلاب اسلامی است؛ ثانیاً، جامع‌تر و کامل‌تر از بقیه آثار منتشرشده است و شامل همه اعلامیه‌های دیگری نیز هست که در آن مجموعه‌ها به هر دلیلی نیامده است.

 مهمترین نامه‌ها و اعلامیه‌هایی که در این مجموعه گرد آمده است، به این شرح است:

 نامه جمعی از طلاب نیشابور به سفارت ترکیه درباره تبعید امام خمینی(ره) به آن کشور، نامه‌های متعدد طلاب به هویدا نخست‌وزیر، نظر بزرگان و اساتید حوزه درباره مرجعیت امام خمینی(ره)، اعلامیه جمعی از اساتید حوزه قم درباره حمله رژیم پهلوی به حرم امام رضا(ع) و کشتار مردم، نامه حوزه علمیه قم به حسن‌البکر رئیس‌جمهور عراق درباره آزادی برخی از علمای نجف، اعلامیه حوزه علمیه درباره تصویب کاپیتولاسیون و تبعید امام به ترکیه، اعلامیه حوزه علمیه درباره برگزاری مراسم نیمه شعبان، تلگرام طلاب حوزه علمیه قم به سران کشورهای عربی، درباره حمایت از مبارزه علیه اسرائیل، اعلامیه حوزه علمیه درباره حمله به دانشگاه تهران و حوادث اردیبهشت سال ۱۳۵۰، اعلامیه دانشجویان حوزه علمیه درباره اهانت دو سناتور مجلس سنا به امام خمینی، اعلامیه‌های اساتید حوزه علمیه درباره شهادت سیدابوالحسن شمس‌آبادی، اعلامیه‌های بسیاری درباره حادثه ۱۹ دی قم و ۲۹ بهمن تبریز، اعلامیه حوزه علمیه درباره غارت و خروج اموال از ایران توسط رژیم شاه، اطلاعیه نمایندگان جامعه مدرسین درباره کارشکنی برخی افراد خودسر در قم، بیانیه علمای مبارز قم درباره اعلامیه‌های جعلی در تکفیر افکار انقلابی برخی از عالمان و...

در بیانیه‌ای که از سوی آقایان منتظری و ربانی شیرازی در خرداد ۱۳۴۹ منتشر شده است، درباره مرجعیت امام خمینی چنین آمده است:«حوزه علمیه قم با شناسایی کامل و بصیرت کافی و با رعایت کامل مقررات دینی و دقت شدید در تشخیص صفات لازم برای زعیم اسلامی، به‌کرات نظریه خود را پیرامون شخصیت بارز و بی‌نظیر مرجع عامل اسلام حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی بیان نموده و مراتب اتکا و اعتماد خود را نسبت به ایشان ابراز داشته است. با توجه به وضع روز و موقعیت خطیر مسلمانان، حضرت معظم‌له لایق‌ترین شخصیت برای رهبری و زعامت و شایسته تقلید و مراجعه عموم است.»

همچنین در بیانیه دیگری که با امضای علمای مبارز و پیشرو حوزه علمیه قم در سال ۱۳۵۷ منتشر شده است، در نقد تکفیر دکتر شریعتی چنین آمده است : «مایه تأسف است به اطلاع عامه برسانیم که برخی از این عالی‌جنابان، اصولاً کتاب‌های مرحوم دکتر شریعتی را نخوانده‌اند و پس از نشر مرقومه‌شان و به دنبال اعتراض دسته‌جمعی فضلای حوزه علمیه قم، مشغول مطالعه آن کتاب‌ها شده‌اند؛ یعنی مفتیان جدید شهر ما، نخست حکم ارتداد صادر می‌کنند و بعد درباره محکوم، به تحقیق می‌پردازند؛ ولی باید به این خفاشان گوشزد کرد که همین اوراق تکفیر و ارتداد، خود دلیل بر فسق همه کسانی است که می‌خواهند، یک شیعه راستین علوی را کشیش‌وار تکفیر کنند.»

ـ جلد پنجم

 این مجلد به اعلامیه‌ها و بیانات امام خمینی از سال ۱۳۲۳ تا شهریور ۱۳۵۷ اختصاص دارد. از مهم‌ترین پیام‌ها و بیانات امام که در این مجلد گردآوری شده است، به موارد زیر می‌توان اشاره کرد: مصاحبه با مجله ترقی درباره ضرب و شتم طلاب و مردم توسط مأموران، بیانات ایشان درباره مخالفت روحانیت با اسرائیل و بهایی‌ها، اعلامیه مشترک امام و مراجع درباره شرکت زنان در انتخابات مشهور به اعلامیه ۹ امضایی، بیانات درباره افشای ماهیت اصلاحات ارضی، پیام به علمای تهران در ضرورت استیضاح اسدالله علم، پیام به آیت‌الله خویی، علما و روحانیون درباره تصمیم رژیم شاه بر تغییر احکام اسلام، سخنرانی درباره جشن‌های شاهنشاهی و وجوب قیام علما، پیام به علما و امت مسلمان درباره نقشه‌های رژیم شاه برای محو اسلام و قرآن، پیام به مسلمانان جهان درباره جنگ سوم اعراب و اسرائیل، پیام به فرماندار نجف درباره اقدامات رژیم عراق علیه انقلابیون، پیام به دانشجویان مقیم هند در لزوم پرهیز از تفرقه، پیام به مسلمانان ایران و جهان درباره حمله به جنوب لبنان، پیام به اهالی آبادان درباره آتش‌سوزی سینما رکس و...

یکی از مهمترین اسناد مبارزاتی امام خمینی(ره) پیام به ملت ایران در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ و دعوت به قیام برای خداست. در بخشی از این پیام چنین آمده است: «قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا بر فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد. قیام برای خداست که خاتم‌النبیین(ص) را یک‌تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت‌ها را از خانه خدا برانداخت و به‌جای آن توحید تقوا را گذاشت.» این پیام، با توجه به اینکه در زمان حیات آیت‌الله‌العظمی بروجردی(ره) و سال‌های ابتدایی سلطنت محمدرضا پهلوی نوشته شده است، حائز اهمیت فراوانی است.

یکی دیگر از اسناد این مجموعه، سخنرانی امام به تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷ در مسجد شیخ انصاری نجف درباره اوضاع ایران و توصیه‌هایی به انقلابیون است. امام با گله از حوزه‌های علمیه خصوصاً حوزه نجف فرمودند: «خدا می‌داند که من برای حوزه‌ها متأسفم. من برای حوزه نجف متأسفم. آقا، حیثیت‌اش را دارد از دست می‌دهد حوزه نجف. من متأسفم برای این. اشخاص، مهم نیستند. یک حوزه هزارساله و هزار و چند‌ساله دارد، حیثیتش را از دست می‌دهد. شما ملاحظه کنید در تمام این صحبت‌هایی که در ایران هست، تمام اعلامیه‌هایشان را مطالعه کنید.؛ اعلامیه چه جناح متدین چه جناح روشن‌فکر چه جناح اهل علم بروید مطالعه کند. اسمی از نجف دیگر نیست. به داد این نجف برسید شما آقایان! حوزه قم، حوزه زنده است. کشته می‌دهد.طلبه قمی ایستاده است. ملت قم ایستاده است. اصلاً در اذهان مردم هر چی هست، قم است و من برای نجف متأسفم.»

 یکی دیگر از سخنرانی‌هایی که حضرت امام در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ در مسجد شیخ انصاری نجف ایراد کردند، در نقد تفکر انجمن حجتیه و جدایی دین از سیاست است که بیان کردند: «اگر خود حضرت صاحب(س) مقتضی بداند، خودشان تشریف بیاورند. یکی از علما این جوری می‌گفت که من که دلم بیشتر نسوخته به اسلام از حضرت صاحب(عج)؛ خوب ایشان که می‌بینند این را، خود ایشان بیایند. چرا من بکنم. این منطق اشخاصی است که می‌خواهند، از زیر بار در بروند. اسلام اینها را نمی‌پذیرد. اسلام اینها را به هیچ‌چیز نمی‌شمارد. اینها می‌خواهند از زیر بار در بروند. یک چیزی درست می‌کنند دوتا روایت از این طرف از آن طرف می‌گردند پیدا می‌کنند که خیر، با سلاطین مثلاً بسازید (و) دعا کنید به سلاطین. این خلاف قرآن است. اینها نخوانده‌اند قرآن را. اگر صد تا همچو روایت‌هایی بیاید، ضرب به جدار می‌شود. خلاف قرآن است. خلاف سیره انبیاست. با اینکه روایت نیست. مسلمان مگر می‌شود، مایل باشد به اینکه یکی زنده باشد، ظلم کند، آدم بکشد؟ مسلمان اگر بخواهد، اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد که مسلمان نیست؟ مسلم آن است که به درد مسلمین بخورد. ما بی‌تفاوت باشیم؟ کشتند علمای ما را بی‌تفاوت باشیم؟ ما راضی بشویم به این امر؟»

ـ جلد ششم

در این مجلد، اعلامیه‌ها و بیانات امام خمینی(ره) از ۱۸ شهریور تا 20 آبان ۱۳۵۷ جمع‌آوری شده است. اهم بیانات و پیام‌های امام در این مجموعه چنین است: پیام به‌مناسبت کشتار مردم در ۱۷ شهریور، سخنرانی در جمع ایرانیان پاریس درباره ابعاد انسان‌ساز مکتب اسلام، پیام به علما و سفارش جوانان به حفظ احترام مراجع و روحانیون، سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج و تبیین شرعی بودن نهضت و وظیفه مردم، سخنرانی در تشریح جنایات ۵۰ ساله پهلوی، سخنرانی در جمع جوانان فرانسوی درباره پاسخگو بودن اسلام نسبت به نیازهای بشر، تشریح حکومت اسلامی و شیوه حکومت پیامبر(ص) و مبارزه روحانیت.

حضرت امام در ۲۸ مهرماه ۱۳۵۷ در نوفل لوشاتو در ابعاد مختلف حکومت اسلامی و رد برخی شایعه-سازی‌ها پیرامون آن فرمودند: «این‌جور نیست که اگر یک حکومت اسلامی پیدا بشود، دیگر زندگی مردم را به هم می‌زند و توپ و تانک و این چیز‌ها دیگر نمی‌خواهیم و ما می‌خواهیم الاغ سوار بشویم. حرف ‌های مفت است که می‌زنند. کجای قرآن، کجای احکام قرآن، کجای احکامی که خود روحانیون دارند، یک همچو کلمه‌ای از آن صادر شده است که ما با مظاهر تجدد مخالفیم؟ ما با مظاهر انحرافات مخالفیم آقا! یک سینمایی که ممکن است، مربی یک طایفه‌ای، مربی یک ملت باشد، به یک صورتی درمی‌آورند که بچه‌های ما را هزار بار می‌آورند. خوب ما با این مخالفیم.»

بار دیگر در ۱۷ آبان ۱۳۵۷ در تشریح اسلام‌هراسی مخالفان چنین گفتند: «اینها می‌ترسانند شما را از حکومت اسلامی. می‌گوید: اگر حکومت اسلامی باشد، زن‌ها را می‌کنند توی یک اتاقی درش را قفل می‌کنند تا آخر. تا آخر اینها توی این اتاق باقی باشند. زن‌ها در صدر اول اسلام جنگ می‌رفتند. در لشکر‌ها در طول جنگ بودند، برای مداوای زخم‌ها. بیشتر از انتظار. شما یک سینمای اخلاقی یک سینمای آموزنده بیاورید. اگر یک کسی با آن مخالفت کرد. با آن مراکز فساد، دولت اسلام مخالف است؛ نه با تمدن مخالف است.»

ایشان در ۲۳ مهر ۱۳۵۷ در تبیین ظلم‌ستیزی اسلام و معصومین(ع) به‌تفصیل سخن گفته و قرآن را کتاب خروش و خیزش دانستند و در انتقاد از برخی افکار انحرافی درباره مماشات با ظالمان و حکام جور، بیان کردند: «ائمه ما(ع) که همه‌شان کشته شدند، برای این بود که همه اینها مخالف با دستگاه ظلم بودند. اگر امام‌های ما توی خانه‌هایشان می‌نشستند، آن‌طوری که اینها می‌گویند، مردم را دعوت می‌کردند به بنی‌امیه و بنی‌عباس، اینها که محترم بودند، روی سرشان می‌گذاشتند آنها ائمه ما را؛ لکن آنها می‌دیدند هر یک از ائمه(ع) حالا که نمی‌تواند لشکرکشی کند، زیرزمینی اینها را از بین می‌برد. اینها را می‌گرفتند و حبس می‌کردند. برای نماز و روزه بود که حبس کردند حضرت موسی‌بن جعفر(ع) را؟ چون نماز می‌خواند؟ چون روزه می‌گرفت؟ چون مردم را دعوت می‌کرد به پیروی از ‌هارون رشید که شما بروید و با آنها بسازید؟ یا قضیه این نبوده است. آنها از باب اینکه می‌دیدند، اینها خطرناک است برای دولت، خطرناک است برای قدرت‌ها، از این جهت این طور شد که آنها را حبس کردند و کشتند.»

ـ جلد هفتم

این مجلد محتوی اعلامیه‌ها و بیانات امام خمینی از ۲۲ آبان ۱۳۵۷ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ است. مهمترین بیانات و پیام‌ها بدین شرح است: معرفی سه اصل بنیادین انقلاب، لزوم تشکیل حکومت اسلامی، زیان‌های مادی و معنوی شاه، الهی بودن قیام ملت ایران، تحریم پرداخت مالیات و پول آب و برق و تلفن به دولت شاه، پیام به علمای کردستان درباره وحدت کلمه، پیام ‌درباره فرار شاه و تشریح وظایف ملت، سخنرانی درباره لزوم نظارت مردم بر امور جاری کشور، بیانات درباره وظایف مطبوعات و اهل قلم، سخنرانی درباره اختلاف شیعه و سنی، سخنرانی درباره استفاده نامشروع رژیم از رسانه‌های گروهی، کارنامه حکومت پهلوی و...

بر اساس این اسناد و بیانات امام، ایشان طی سه ماه بارها به مسئله حکومت اسلامی و ضرورت تشکیل و عناصر و ویژگی‌های آن اشاره کردند؛ از جمله در سخنرانی ۲۸ آبان ۱۳۵۷ در نوفل لوشاتو گفتند: «اسلام کیفیت حکومت را و برنامه حکومت را تعیین کرده و این طور نیست که برنامه‌ای در کار نباشد. این حرف‌های مفتی است که زده می‌شود... همه اوصاف حاکم معلوم است در اسلام و مدون است و هم برنامه حکومت را حضرت امیر(ع) معین کرده است که چه‌جور حکومت باید باشد. باید عدلیه‌اش چه باشد؟ باید قضاتش چه وضعیتی داشته باشند؟ باید دیگران جناح‌های حکومت جور باشند یک مسئله معلوم واضحی است که معین کرده است.»

در 10 دی 1357 نیز در پاسخ برخی سیاه‌نمایی‌ها گفتند:

«ما می‌گوییم حکومت اسلامی؛ شما خیال نکنید که ما حکومت اسلامی که درست ‎ ‎ کردیم، شمشیر را برمی‌داریم، گردن همه را می‌زنیم! زنها را هم همه را کنار می‌زنیم، ‎ ‎ می‌پیچیم‌شان توی کفن یا می‌کنیم‌شان توی [ خانه ] ! این کی ربطی به اسلام... به اسلام ‎ ‎ مربوط نیست. اینکه ما می‌گوییم حکومت اسلامی، آنها از آن طرف می‌گویند که ‎ ‎ یهودی‌ها را تا آخر می‌کُشند، نصارا هم تا آخر می‌کُشند! حرف‌هایی است که البته شاه باید ‎ ‎ برای نگهداشتن تاج و تخت فاسد خودش این عمالش را وادار کند که این مسائل و این ‎ ‎ حرف‌ها را بزنند و به هر چه دلش می‌خواهد، تشبث بکند. ما تمام یهودی‌ها و نصرانی‌ها، ‎ ‎ زرتشتی‌ها و سایر مللی که در مملکت‌مان زندگی می‌کنیم، حکم اسلام است که با اینها باید ‎ ‎ درست و خوب رفتار کرد، به عدالت رفتار کرد.»

یکی از مباحثی که امام از ابتدا دغدغه آن‌ را داشتند وحدت شیعه و سنی بود؛ لذا در 18 بهمن 1357 در سخنرانی در جمه مردم کردستان گفتند:

«نه عوام ‎ ‎ اهل سنت به سنت رسول‌الله(ص) عمل کرده و می‌کنند و نه عوام اهل شیعه، پیروی از ائمه اطهار(ع) ‎ ‎ کرده‌اند. ائمه اطهار(ع) ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آنها نماز ‎ ‎ بخوانند، به تشییع جنازه‌های آنها بروند. زمان کم‌کم آمد به این طرف و قدرتمندان این ‎ ‎ کار را کردند، برای اینکه این دو طایفه با هم سرگرم باشند و خودشان هر کاری ‎ ‎ می‌خواهند بکنند.»

ـ جلد هشتم

آیت‌الله‌العظمی سیدعبدالله شیرازی از مراجع بزرگ تقلید، از حامیان امام و از مبارزان با رژیم پهلوی بود که در خطه جنوب همراه پدرش با نفوذ بریتانیا جنگیده بود و به‌مدت شش‌ماه از طرف حکومت، تبعید شد و طی این سال‌ها روحیه شجاعت و استقامت در وجود ایشان شکل گرفت. ایشان در سال ۱۳۳۳ قمری برای طی مدارج عالیه راهی نجف شد و در محضر آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی و آقاضیاء عراقی تلمذ کرد تا آنکه پس از ده سال به زادگاه خود بازگشت. در دوران رضاشاه و در عصر مبارزه با شعائر اسلامی، وی از شیراز به قم رفت و پس از مذاکره با آیت‌الله حائری درباره کشف حجاب، خواستار پیگیری و ممانعت از این امر شد. ایشان در جریان حمله رژیم پهلوی به مسجد گوهرشاد در آنجا حضور داشت و توسط عمال رژیم دستگیر شد. از آن پس به نجف رفت و در آنجا اقامت نمود. با شروع نهضت اسلامی امام خمینی(ره) وی در حمایت از نهضت، اعلامیه‌ای علیه تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی صادر نمود و در جریان قیام ۱۵ خرداد، بیانیه مفصلی پیرامون حکومت ضد دینی شاه، خطاب به ملت‌ها و دولت‌های مسلمان صادر نمود. آیت‌الله شیرازی علاوه بر مسائل ایران به سرنوشت سایر نقاط جهان اسلام نیز حساسیت نشان می‌داد. ایشان تجاوزات صهیونیسم را به مسلمانان در اقصی‌نقاط جهان محکوم کرده و تلگراف‌هایی به سران حکومت در اعتراض به همکاری رژیم پهلوی با آن رژیم مخابره می‌کرد. مجموعه حاضر، شامل اعلامیه‌ها و نامه‌های آیت‌الله شیرازی است که هرکدام از آنها در جای خود، سند تاریخی محسوب می‌شود و گوشه‌ای از تاریخ نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی را روشن می‌کند. مهمترین اعلامیه‌ها مکاتبات ایشان چنین است: تلگراف آیت‌الله شیرازی پیرامون شهادت حاج احمد عراقی و فرزندش، تلگراف به سیدرضی شیرازی در پی ترور ایشان توسط گروه فرقان، تلگراف ایشان پیرامون حوادث خلق عرب در خرمشهر، اعلامیه جهت مشارکت مردم در جهاد سازندگی، نامه شیخ محمود حلبی در مورد انجمن حجتیه و جواب ایشان، اطلاعیه درباره شهادت شهدای محراب، پیام به‌مناسبت دستگیری سران حزب توده، تلگراف به بنی‌صدر پس از انتخابات ریاست جمهوری، اطلاعیه درباره تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، پیام به‌مناسبت دستگیری اعضای خاندان آیت‌الله حکیم، تلگراف به نخست‌وزیر لیبی پیرامون ناپدید شدن امام موسی صدر، نامه به رهبر شیعیان پاکستان علامه مفیدجعفر حسین، مکاتبات آیت‌الله شیرازی با حزب‌الدعوه عراق و...

ـ جلد نهم

 حضرت آیت‌الله سیدمحمد صادق حسینی روحانی از جمله مراجع و علمای بزرگ بودند که در تاریخ نهضت اسلامی به‌موازات انجام وظایف تدریس و تربیت طلاب و تألیف کتب فقهی، مبارزات سیاسی خود را بر ضد نظام فاسد سلطنتی از سال ۱۳۴۱ آغاز نمود و در تمامی مراحل و مقاطع نیز، نه‌تنها با آن همگام بود؛ بلکه با سخنرانی‌ها و صدور اعلامیه‌ها و بیانیه‌های متعدد، شاگردان و علاقه‌مندان خود را به همکاری و همراهی با نهضت اسلامی تشویق می‌نمود. بیانات یا سخنرانی‌های ایشان در مجالس درس و بحث، اقامه نماز عید فطر در صحرای قم و نماز جماعت در مدرسه فیضیه برای آزادسازی آن از سلطه عوامل رژیم پهلوی در آن شرایط بحرانی و کاملاً خطرناک از مراحل برجسته زندگی ایشان است. آیت‌الله روحانی علاوه بر روشنگری در مسائل داخلی و تقویت نهضت اسلامی ایران، با دقت مسائل دیگر کشورهای اسلامی و مشکلات مسلمانان دیگر بلاد را هم پیگیری می‌نمودند و در این رابطه با ارسال نامه و تلگراف و نشر اعلامیه در دفاع از مسلمانان مظلوم جهان اسلام، به تقبیح جنایات دشمنان می‌پرداختند. جلد نهم مجموعه اسناد نهضت اسلامی شامل بخشی از اعلامیه‌ها و بیانیه‌های ایشان است که به‌همت مرحوم استاد سید‌هادی خسروشاهی از همان آغاز جمع‌آوری و نگهداری شده است. این مجموعه در برگیرنده اعلامیه‌های ایشان از سال ۱۳۴۱ در مخالفت با تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی تا سال ۱۳۵۸ در تشویق مردم به شرکت در همه‌پرسی قانون اساسی می‌باشد.

 اهم مطالب این مجموعه: بیانیه به‌مناسبت بازداشت امام خمینی(ره)، تساوی حقوق زن و مرد، تحریم انتخابات دوره ۲۱ مجلس شورای ملی، نامه به حسن‌البکر درباره وحدت و فجایع صدام، محکوم کردن کاپیتولاسیون، تحریم سازمان تبلیغات دینی اوقاف و تحریم جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، انتقاد از فیلم محمدرسول‌الله(ص)، تحریم حزب رستاخیز، درباره حسینیه ارشاد، محکومم کردن کشتار مردم افغانستان، انتقاد از مواضع ضد شیعی آل‌سعود، تسلیت فقدان سیدمصطفی خمینی و...

در بیانیه‌ای که ایشان در ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ منتشر کردند، درباره اختلافات شیعه و سنی چنین مرقوم داشتند: اصولاً اکنون که اساس اسلام در معرض تهاجم دشمن قرار گرفته است، مطرح ساختن مباحث عقیدتی و اختلاف‌ها به این شکل صحیح نیست و باید همه ما با توجه به آیه کریمه «انما‌ المؤمنون اخوه» به‌عنوان ید واحد برادرانه به مبارزه ادامه می‌دهیم. این وظیفه همگی ما مسلمانان اعم از شیعه و سنی است که بیدار و هوشیار باشیم و اجازه سوءاستفاده از موقعیت را به دشمن ندهیم. انتظار دارد که سلام و تحیات ما را به عموم علما و برادران اهل‌سنت برسانند. همچنین در پاسخ به یک استفتاء درباره انتخابات و رفراندوم جمهوری اسلامی چنین نوشته‌اند: حقیر به جمهوری اسلامی رأی می‌دهم و صلاح دین و دنیای ملت ایران را در رأی دادن به آن می‌دانم. تنها راه حفظ استقلال مملکت و عامل منحصربه‌فرد جلوگیری از تجزیه کشور و تأمین حقوق و آزادی‌های انسانی و اوضاع و احوال فعلی جمهوری اسلامی است. از ملت عزیز ایران می‌خواهم، همه با هم فقط به جمهوری اسلامی بدون کم و زیاد رأی بدهند.

ـ جلد دهم

 در نهضت اسلامی ایران، حضرت امام خمینی سلسله‌جنبان این حرکت بود و در کنار ایشان مراجع و حوزه علمیه قم حضور جدی داشتند. مراجع ثلاث قم، آیت‌الله گلپایگانی، آیت‌الله مرعشی نجفی و آیت‌الله شریعتمداری با اقدامات عملی نظیر مهاجرت به تهران در جریان دستگیری امام خمینی(ره)، رهبری نهضت روحانیت را در غیاب امام برعهده گرفتند و با حمایت عملی از امام خمینی، صف روحانیت و تشیع را از آسیب‌ها و رخنه‌های احتمالی حراست کردند. این مجموعه، اسناد مراجع ثلاث شامل اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها و سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آنان در طول دوران نهضت اسلامی از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ می‌باشد. این مجلد حاوی اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها و نامه‌ها و تلگراف‌های سه این مرجع بزرگ است. از جمله اسناد مربوط به آیت‌الله گلپایگانی، می‌توان به اعلامیه در اعتراض به دستگیری امام خمینی و بازداشت ایشان، اعلامیه درباره حوادث خونین قم و تبریز، اعتراض به هتک حریم منازل مراجع تقلید، تلگراف به نخست‌وزیر درباره انجمن‌های ایالتی و ولایتی و تلگراف درباره دستگیری جوانان متدین اشاره کرد. از جمله اسناد متعلق به آیت‌الله مرعشی، می‌توان به اعلامیه در تعطیلی درس جهت همدردی با شهدای تبریز، انتقاد از دولت در حبس و تبعید علما و تکذیب ادعای بختیار درباره تأیید دولت توسط علما اشاره کرد. از اسناد متعلق به آیت‌الله شریعتمداری هم، می‌توان از موارد زیر یاد کرد: اعلام عزای عمومی در عید نوروز، پیام درباره جنگ اعراب و اسرائیل، پیام درباره زلزله طبس، پیام‌ درباره کودتای احتمالی در ایران، پیام به‌مناسبت سالگرد افتتاح دارالتبلیغ، تلگراف به حسن‌البکر درباره محاصره بیت امام در نجف، پیام درباره سینما رکس آبادان.

به مطلب امتیاز دهید :
( 0. امتیاز از 0 )
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر