آیت الله طالقانى و بیدارى اسلامى

آنچه در پى مى آید متن كامل سخنرانى حجت الاسلام والمسلمین خسروشاهى است كه در محفل رونمایى از واپسین شماره «كتاب ماه فرهنگى تاریخى یادآور» كه شناخت نامه جامع آیت الله سید محمود طالقانى نام گرفته، ایراد شده است.

هفته نامه «بعثت»، شماره 18

بسم الله الرحمن الرحیم

ظاهراً موضوع این جلسه، رونمایى از فصلنامه پربار و گرانسنگ «یادآور» است كه پس از انتظارى طولانى به یارى حق از محاق درآمد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت... این شماره از یادآور درباره آیت الله طالقانى است و به همین مناسبت، قرار شد كه چند كلمه اى هم درباره نقش آیت الله طالقانى در مسئله بیدارى اسلامى مطرح شود.

البته بیدارى اسلامى و به قول برادران عرب، «الصحوه الاسلامیه» یا «الیقظة الاسلامیه» یا احیاء فكر دینى، در جوامع اسلامى سابقه اى طولانى دارد. تقریباً باید گفت كه از زمان آغاز حركت سید جمال الدین حسینى، در یكى دو قرن اخیر شروع شده و در طول این مدت، به اشكال مختلف، در بلاد اسلامى مطرح شده است.

درواقع پایه گذار بیدارى اسلامى و احیاء تفكر دینى، سید جمال الدین حسینى (اسدآبادى) است كه از مصر آغاز شد و با تربیت شاگردانى چون شیخ محمد عبده و بعد رشید رضا و كواكبى و دیگران، استمرار یافت.. حتى رهبران حركت هاى اسلامى بعدى در بلاد عربى - اسلامى، بویژه در مصر و شبه قاره هند حركت خود را استمرار راه سید نامیدند.

شهید شیخ حسن البنا مؤسس حركت اخوان المسلمین، در كتاب «مذاكرات الدعوة و الداعیه» مى گوید كه حركت اخوان، حركتى اصلاحى - اسلامى و استمرار راه جمال الدین افغانى و محمد عبده است.. و البته بعضى از مصرى ها نوشته اند كه سید در زمان اقامت در قاهره - كه سفر دوم وى به مصر، حدود ده سال طول كشید - در محله «خان خلیلى» زندگى مى كرد كه محل كار پدر شیخ حسن البنا، عبدالرحمن البنا الساعاتى در همانجا بود و سید بطور طبیعى با اهالى محل از جمله دوستان عبدالرحمن ساعاتى در ارتباط بوده و آنها تحت تأثیر افكار سید قرار گرفته و این افكار به ترتیب به حسن البنا و دیگران منتقل شده است..

اصولاً مى توان گفت كه احیاگرى فكر دینى - نه احیاگرى دینى - و ایجاد بیدارى اسلامى، پس از دو ضربه هولناك حمله مغول و نابودسازى تمدن و فرهنگ اسلامى و سپس تهاجم نظامى - فرهنگى - سیاسى غرب مسیحى، یك پدیده عمده و قابل توجهى است و در هر گوشه از جهان اسلام، بیدارگرانى در این مسیر گام نهاده اند كه از آن جمله مى توان از اقبال لاهورى و مولانا مودودى و ابوالكلام آزاد در شبه قاره هند، و سعید نورسى در مقر خلافت عثمانى (تركیه) و مهدى سودانى در سودان و شیخ حسن البنا و رشید رضا و عبدالرحمن كواكبى و شیخ مصطفى سباعى در مصر و شامات، و سازمان «نهضة العلماء» یا علماء مجاهدین در الجزائر و مغرب، نام برد..

در ایران، پس از شهریور بیست و سقوط رضاخان - پهلوى اول - در طلیعه بیدارسازان و احیاگران فكر دینى، آیت الله سید محمود طالقانى قرار دارد كه با هجرت از قم به تهران اداى این تكلیف را بر عهده گرفت.

البته حركت آیت الله طالقانى در این راستا، چند شاخصه اصلى و عمده دارد كه مى توان به مهمترین آنها اشاره كرد:

اول: بازگشت به قرآن و نشر تفكر قرآنى در میان عموم مردم.

دوم: مبارزه با خودكامگى سیاسى و استبداد دینى.

سوم: تلاش و كوشش در راه رهایى ملل مسلمان و ایجاد وحدت بین مسلمانان و تقریب بین مذاهب اسلامى.

البته پیمودن این راه، آسان نبود. همان آغاز دروس و جلسات تفسیر در تهران، همراه با هجمه ارتجاع دینى بر ضد ایشان بود. خود آیت الله طالقانى مى گوید: ... «از قم به تهران برگشتم و در مسجد پدرم شروع كردم به تفسیر قرآن گفتن، اما از طرف مجامع دینى كوبیده شدم كه چه حقى دارد كسى تفسیر قرآن بگوید؟ چقدر من فشار تحمل كردم تا بتوانم این راه را باز كنم كه قرآن براى تحقیق و تفكر و تدبر است نه فقط براى خواندن و تیمن و تبرك جستن. هرجا كه صداى قرآن بلند مى شود، از مردن و گور و تلقین میت سخن شنیده مى شود. باید قرآن را از دست عمال اموات بیرون بیاوریم. ببینید كه این كتاب حیات، كتاب حركت، كتاب قدرت، كتاب هدایت و كتاب ایمان، به چه سرنوشتى در میان ما دچار شده است؟...»

این نوع اندیشه آیت الله طالقانى در ضرورت احیاء فكر دینى و اشاعه تفكر هدایتى قرآن در سطح عمومى است.. و اتفاقاً مشابه یا عین همین مطالب و جملات را سید جمال الدین حسینى در مصر بیان داشته و من مشروح آن را در مقدمه كتاب «تفسیر صحیح آیات مشكله قرآن» آورده ام كه فقط جملات كوتاهى از آن را نقل مى كنم.

سید در یك سخنرانى در مركز حزب الوطنى كه خود در مصر تأسیس كرده بود، مى گوید: خدایا! تو گفته اى قرآن كتاب هدایت و زندگى است، ولى امروز استفاده از آن در امور زیر منحصر شده است:

تلاوت در بالاى قبور در شب هاى جمعه. مشغولیت روزه داران، زباله مساجد، كفاره گناه، بازیچه دست بچه هاى مكتب خانه ها، داروى چشم زخم، زینت قنداق نوزادان، سینه بند عروس، بازوبند نانوا، حمایل مسافران!، نمایش عقد و انتقال اثاث منزل، مایه گدائى و سرمایه كتاب فروشى ها...»

به هرحال تفكر سید حسینى اسدآبادى و سید حسینى طالقانى، در ضرورت احیاء فكر دینى و تعالیم قرآنى، یكسان است.

طالقانى به راه و رسم سید حسینى، تداوم بخشید و باور داشت كه مسئله بیدارسازى ملت ها، جز از راه آموزش تعالیم قرآنى، امكان پذیر نیست و براى همین چهل سال تمام، حتى در دوران تبعید و زندان، به تفسیر قرآن و نشر پرتوى از قرآن پرداخت، تا بلكه بتواند قرآن را به میان مردم ببرد و به جامعه اسلامى برگرداند و آن را از گور و گورستان! رهائى بخشد...

آیت الله طالقانى در مورد نقش سید جمال الدین در احیاء قرآن در سخنرانى خود در احمدآباد مى گوید: «سالها ملت ایران و ملل اسلامى خاورمیانه خواب بودند در این میان از همین سرزمین پاك ما و ملت هوشیار ما، سید جمال الدین قیام كرد تا ملل اسلامى و مشرق زمین را بیدار كند. همان وقتى كه اسلام و قرآن وسیله بى هوشى و بى دردى شده بود، این سید جمال الدین بود كه به عمق اسلام و قرآن آگاه بود و با او، اولین موج شروع شد.»

به هرحال در تداوم راه سید جمال الدین، آیت الله طالقانى در دستى قرآن و در دست دیگر نهج البلاغه را داشت و از هر جلسه و فرصت و اجتماعى، براى نشر اندیشه هاى قرآنى و علوى كوشید و به همین دلیل از همه امكانات موجود استفاده نمود و مسجد قنات آباد تا مسجد خندق آباد و مسجد ملك و مسجد منشور السلطان و مسجد فخرالدوله و مسجمد همت و مسجد هدایت و... را پایگاه فعالیت خود قرار داد و فعالانه در: كانون اسلام، انجمن تبلیغات اسلامى، اتحادیه مسلمین، انجمن هاى اسلامى دانشجویان، مهندسین، پزشكان شركت نمود و در سازمان هاى سیاسى مذهبى مانند: فدائیان اسلام، جبهه ملى، نهضت مقاومت، نهضت آزادى و غیره فعالانه حضور داشت و با مطبوعات اسلامى مانند مجله آئین اسلام، نور دانش، تاریخ اسلام، وظیفه، نداى حق، مجموعه حكمت و سالنامه هاى چاپ قم مانند «معارف جعفرى» و غیره همكارى قلمى داشت.

شاخصه دوم، مسئله مبارزه با استبداد سیاسى و دینى است كه هر دو بزرگوار، به آن پرداخته اند و چگونگى آن را در تاریخ زندگى سید حسینى و سید طالقان، مى توان به روشنى دید و چون دامنه آن بسیار گسترده است ما در این جا و با وقت محدود، به آن نمى پردازیم.

اما شاخصه سوم كه مسئله روز است، تلاش در راه بیدارى مسلمانان و رهایى ملتها است.

آیت الله طالقانى از همان آغاز فعالیت هاى سیاسى - اجتماعى خود، به مسائل جهان اهتمام خاصى داشت... مسئله مسلمانان هند و كشمیر و مردم مسلمان الجزائر و ملت مظلوم فلسطین در اولویت كارهاى بین المللى ایشان قرار داشت و علاوه بر ملل مسلمان، به قیام ها و مبارزات ملت هاى محروم دیگر، مانند ویتنام و آفریقاى جنوبى و... توجه ویژه اى در سخنرانى هاى خود مبذول مى كرد.

آیت الله طالقانى در همین راستا و براى شركت در همایش هاى متعدد اسلام گرایان در پاكستان، مصر، اردن، عراق، تونس، مغرب، و غیره، به این بلاد سفر كرد... گزارش بعضى از این سفرها را ایشان به درخواست اینجانب مرقوم داشتند كه در سالنامه «معارف جعفرى»، سال 41، چاپ قم، منتشر گردید. البته یكى دو سال مسئولیت و مدیریت آن سالنامه به عهده حقیر بود.

آیت الله طالقانى در كنگره جهانى شعوب المسلمین كه در كراچى - پاكستان برگزار شد، به عنوان نماینده آیت الله كاشانى شركت نمود و سخنرانى هشدار دهنده اى درباره مسائل دنیاى اسلام و راه هاى رفع عقب ماندگى مسلمانان مطرح نمود.

همچنین در مؤتمر اسلامى قدس، به دعوت دكتر سعید رمضان، داماد شیخ حسن البنا، همراه چند نفر از علماى ایران، مانند آیت الله حاج میرزا خلیل كمره اى، شركت نمود و از آنجا به عنوان نماینده آیت الله بروجردى به قاهره رفت و با شخصیت ها و علماى بزرگ الازهر دیدارهایى در راستاى تقریب بین مذاهب اسلامى به عهده گرفت و بیاناتى ایراد كرد و سلام و تشكر آیت الله بروجردى و علماى شیعه را از صدور فتواى مقبولیت تشیع در كنار مذاهب اربعه، به شیخ محمود شلتوت، شیخ الازهر، ابلاغ نمود.

به قول یكى از دوستان:

آیت الله طالقانى از معدود علماى اسلامى - ایرانى عصر خویش بود كه خط فكرى و حركتى اش را محدود به زمان و مكان یا ملت و مذهب خاصى ننمود و با آزاد اندیشى و جهان بینى اسلامى كه داشت براى همبستگى ملل مسلمان و محروم و تقریب بین مذاهب اسلامى و رهایى همه مظلومان از یوغ استبداد و استعمار تلاش و كوشش بسیار نمود... و در همین راستا، در كنفرانس ها و كنگره هاى متعددى در كشورهاى مختلف شركت نمود و در ایجاد فضاى بیدارسازى و آماده سازى زمینه تقریب بین مذاهب اسلامى نقشى را ایفا نمود.

بى تردید باید گفت آیت الله طالقانى در بیدارى اسلامى در ایران، پس از شهریور بیست تا پیروزى انقلاب اسلامى ایران نقش پر ارزش و خاصى داشت.. و در مورد بیدارسازى مسلمانان بلاد دیگر هم علیرغم مشكلات موجود، در حد توان و امكانات محدود خود اقدام نمود.. و با توجه به فشارها و زندان و تبعیدها، امكان توسعه فعالیت ها از ایشان سلب گردید.

و بهرحال نام آیت الله طالقانى به عنوان یك مصلح اجتماعى و یك شخصیت برجسته قرآنى و یك احیاگر تفكر دینى و بیدارگر اسلامى، در تاریخ ایران ثبت گردید... به امید آنكه راه و روش ایشان، در همه زمینه ها تداوم و استمرار یابد.

والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته