(پیوست 1)

استعفای دسته‌جمعی مؤسسین حزب خلق مسلمان

حجت‌الاسلام آقای سید ‌هادی خسروشاهی از بنیان‌گذاران حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان ایران و سخنگوی حزب، امروز این اطلاعیه را در توضیح جریانات درون حزبی و در پاسخ مصاحبه اخیر در اختیار ما قرار دادند که به خاطر حفظ بی‌طرفی، متن آن را با مسئولیت خود ایشان، درج می‌کنیم:[1]

بسمه تعالی

در مصاحبه دو روز قبل آقای علیزاده، دبیر سابق حزب و شخصی به نام حسین منتظر حقیقی، مطالبی به شکل وارونه، مطرح شده است که ناگزیرم توضیح کوتاه زیر را به اطلاع عموم برسانم و امیدوارم که به زودی اسناد کودتای سلطه‌جویانه گروهی از سرمایه‌داران وطنی را که با همکاری عناصر چپ‌نمای قلّابی، در حزب رخ داده است، منتشر سازم.

به دنبال تأسیس حزب خلق مسلمان، در راه تداوم انقلاب اسلامی ایران و در مسیر اهداف رهبری انقلاب اسلامی ایران و در مسیر اهداف رهبری انقلاب و مرجعیت شیعه، به وسیله ده نفر از شخصیت‌هایی که طبق دستخط حضرت آیت‌الله العظمی آقای شریعتمداری (مدظله) «مورد اعتماد» ایشان بوده‌اند، عناصر مشکوکی به علت همکاری‌های قبلی و یا روابط خانوادگی با بعضی از افراد غیرمسئول، در جلسات حزبی شرکت کردند... این اقدام که به ظاهر ساده می‌نمود، در حقیقت نتیجه توطئه‌ای ناجوانمردانه بوده که هدف آن، منحرف ساختن حزب از مسیر صحیح و اسلامی خود بوده است. با همین نیت توطئه‌گرانه، ناگهان مطالب شماره (7) روزنامه «خلق مسلمان» را که در زیر چاپ بود و پس از امضای من، تغییر داده و مطالب دیگری را به جای آن چاپ کردند که مجبور شدیم از ادامه انتشار روزنامه، جلوگیری کنیم.

هنوز این توطئه پایان نگرفته بود که موضوع دعوت از احزاب و سازمان‌های ملی و اسلامی برای «یک گردهمایی» (علیرغم منع صریح آیت‌الله العظمی آقای شریعتمداری و بدون اطلاع هیأت مؤسسین) به یک جریان کاملاً انحرافی و ضدانقلابی یعنی «راه‌پیمایی» با همکاری گروه‌های چپ قلّابی و راست وابسته، تبدیل گردید... (که ـ روزنامه ـ «آیندگان» نیز به تبلیغ آن می‌پرداخت...)

هیأت مؤسسین که عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیرنده حزب بودند، از ماهیت چنین راه‌پیمایی آگاهی نداشتند و آن را عملی ضدانقلابی می‌دانستند و روی همین اصل طی یک جلسه فوق‌العاده، به اتفاق آراء لغو راه‌پیمایی را اعلام داشتند (اصل تکذیب‌نامه به امضای آقای علیزاده و اینجانب موجود است) و در همان جلسه که تصمیم به لغو راه‌پیمایی گرفته شد، آقای منتظر حقیقی هم که آلت اجرای این توطئه بود و در نزد رفقای چپ و «همکاران سرمایه‌دار» خود شرمنده بود، پس از توبیخ شدید حضرت آقای صدر بلاغی، کنار گذاشته شد و ایشان برای احترام، استعفای کتبی خود را نوشت و مرخص گردید، ولی به علت روابط دیرینه با عضو معلوم‌الحالی که به موقع با اسناد و مدارک معرفی خواهد شد، پس از دو هفته و بدون تصویب هیأت مؤسسین، همراه یک رفیق چپ‌نما (که چندین مقاله در «آیندگان» علیه جمهوری اسلامی نوشته بود) به حزب بازگشت. و این عمل، یعنی دخالت عناصر نفوذی و مشکوک در تصمیم‌گیری‌ها، باعث گردید که از آن تاریخ به بعد اعضای هیأت مؤسس به عنوان اعتراض، در جلسات حزب شرکت نکنند.

در همین ایام، آقای منتظر حقیقی، با همراهی رفیق چپ‌نمای خود، به عنوان نماینده حزب در جلسات کمیته کذایی حقوقدانان شرکت کرد... ولی هنوز توطئه ادامه داشت و گروهی از عناصر غیراسلامی وابسته به چپ و راست، از طرف حزب، و باز بدون تصویب و اطلاع هیأت مؤسسین به عنوان کاندیدای مجلس خبرگان معرفی شدند، در صورتی که چند نفر از آنها هرگز صلاحیت کاندیدا شدن از طرف یک حزب اسلامی را نداشتند (البته اکثریت کاندیداها مورد احترام ما هستند)...

و ما ساده‌لوحانه منتظر تشکیل جلسه رسمی هیأت مؤسسین (تنها مقام مسئول و تصمیم‌گیرنده حزب) بودیم که ناگهان دو روز به آغاز انتخابات ـ مجلس خبرگان ـ مانده، همین عناصر مشکوک اعلام کردند که یا باید انتخابات به تأخیر بیفتد و یا در آن شرکت نخواهند کرد!...

این عمل، از نظر هیأت مؤسسین به علت مخالفت با نظر مراجع عظام تقلید، اولاً یک عمل ضد اسلامی بود و ثانیاً به علت ایجاد اختلاف یک عمل ضد انقلابی و کاملاً ارتجاعی به شمار می‌رفت... و با توجه به اینکه در آن روزها، آقای دبیرکل موقت به عنوان کاندیدا در تبریز مشغول فعالیت بود، معلوم نبود که آن ـ اطلاعیه ـ را چه کسی صادر کرده است؟ و چه مقامی صلاحیت داشته که «از طرف دبیرکل»! اعلامیه صادر کند، در صورتی که خود دبیرکل هم این چنین صلاحیتی را نداشت و فقط می‌توانست نظریات هیأت مؤسسین را  پس از تصویب اکثریت و ثبت در دفتر مصوبات هیأت، منعکس سازد...

جای شگفتی است کسانی که هوادار «همکاری دسته‌جمعی» در امور مملکت بودند، در امور حزبی، به طور فردی تصمیم بگیرند و ناجوانمردانه آن را به نام یک حزب اسلامی به خورد مردم بدهند و با حیثیت اسلام و انقلاب و مرجعیت شیعه بازی کنند.

آقای علیزاده در تبریز گفته بود که ـ گویا ـ من چون عضو حزب جمهوری اسلامی شده‌ام و از حزب خلق مسلمان استعفا داده‌ام، اعلام کرده‌ام که در انتخابات شرکت خواهیم کرد که البته این یک دروغ خنده‌داری است و در مصاحبه تهران نیز گفته‌اند که این عمل ما «در رابطه با محافل انحصارطلب» انجام گرفته است!! که باز یک دروغ آشکار از کسی است که بهتر است همچنان به شغل سابق خود برگردد و ما را وادار به فاش ساختن اسرار نسازد که دفاع ایشان از روزنامه «آیندگان» در مصاحبه اخیر، می‌تواند ماهیت واقعی‌شان را نشان دهد...

رابطه من با «محافل انحصارطلب» ـ حزب جمهوری اسلامی! ـ چنین بوده است که من برای ایجاد وحدت بین گروه‌ها و احزاب اسلامی، با حضرت آیت‌الله العظمی شریعتمداری مذاکره کردم و به معظم‌له پیشنهاد دادم که حزب خلق مسلمان برای جلوگیری از هرگونه اختلاف و دودستگی در شهرستان­ها، با حزب جمهوری اسلامی و سازمان‌های اسلامی دیگر، ائتلاف کند و معظم‌له با حُسن نیت تمام نظریه «ائتلاف» ـ و نه ادغام ـ را مورد تأیید قرار دادند و من همین نکته را با حجج اسلام آقایان: سید عبدالکریم موسوی، دکتر محمد حسینی بهشتی و دکتر محمدجواد باهنر، در میان گذاشتم تا اقداماتی در این زمینه به عمل آید و به جای 57 گروه و سازمان و انجمن و حزب اسلامی، دو یا چند حزب نیرومند اسلامی مؤتلف به وجود آید...

این اقدام که با اطلاع آقای کریم انصارین و دیگر افراد دلسوز و مؤمن هیأت مؤسسین حزب ما به عمل آمد، طبعاً مورد پسند عناصر فرصت‌طلب و منتظر الوکاله‌ای چون آقای علیزاده و آقای منتظر حقیقی، که مانند زمان طاغوت هم اکنون نیز در چند حزب و گروه و انجمن عضو هستند! و احیاناً عامل بعضی از گروه‌ها در حزب خلق مسلمان می‌باشند، قرار نگرفت و به بدگویی و یاوه‌سرایی پرداخته‌اند.

آقای منتظر حقیقی که سلاح‌های ـ پادگان ـ باغ­شاه سابق را به عنوان عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی! و بدون اطلاع حجت‌الاسلام لاهوتی ـ مسئول پادگان ـ در اختیار دیگران قرار می‌دهد، باید پاسخگوی این عمل ضد انقلابی و ضد اسلامی خود باشد که به موقع هم بازخواست خواهد شد! و...

مسأله اینست که من به عنوان یک فرد مسئول نمی‌توانم خون ده‌ها هزار شهید را فدای هوسرانی چند کودک معلوم‌الحال که در حزب رخنه کرده‌اند و به موقع افشا خواهند شد، بنمایم و یا در مقابل کودتای انحرافی و اقدامات اپورتونیستی آنان، ساکت بمانم.

من اسناد را نخست به محضر آیت‌الله العظمی شریعتمداری خواهم فرستاد و سپس در صورت لزوم برای اطلاع عموم، منتشر خواهم ساخت، ولی در اینجا این نکته را برای آگاهی خلق مسلمان ایران اعلام می‌دارم که طبق اساسنامه تصویب‌شده حزب که به چاپ هم رسیده است، عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری حزب، فقط هیأت مؤسسین است و آنها هستند که حق دارند مادام‌العمر درباره سرنوشت حزب و حتی انحلال آن تصمیم بگیرند (به اساسنامه چاپ شده حزب مراجعه کنید) و همین گروه بودند که «مورد اعتماد» مقام مرجعیت بودند و اکنون با توجه به استعفای رسمی و عملی نُه نفر از ده نفر مؤسس حزب، در مقابل جریان کودتای ارتجاعی راست، با همکاری چپ قلّابی، باید گردانندگان فعلی حزب، از مقام مرجعیت برای اقدامات خود تأیید کتبی بیاورند، وگرنه انحلال عملی حزب، با استعفای آقایان: سید صدرالدین بلاغی، سید غلامرضا سعیدی، امیرتیمور کلالی، شهاب فردوس، سید ‌هادی خسروشاهی،‌ هاشم شبستری، کریم انصارین، اشرف مهاجر، موسی شیخ‌زادگان اعلام می‌گردد. (از موضع برادر مجاهد رضا گلسرخی به علت عدم دسترسی اطلاعی ندارم، لابد خودشان استعفای خود را اعلام خواهند داشت.)

به مردم مسلمان ایران و به ویژه به مردم غیور آذربایجان هشدار می‌دهیم که هیأت مؤسسین حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان ایران که مورد اعتماد مقام مرجعیت شیعه بودند، از این تاریخ به بعد هیچ‌گونه مسئولیتی را در قبال اعمالی که به نام حزب انجام شود، نمی‌پذیرند و کناره‌گیری رسمی و عملی خود را اعلام می‌دارند.

«الا قد بلغت اللهم فاشهد»

امیدوارم که به زودی در هفته‌نامه مستقل «بعثت» از حوزه علمیه قم بتوانم حقایق را افشا سازم و همچنان در راه تداوم انقلاب اسلامی ایران و رسوا ساختن ضد انقلابیون توطئه‌گر کوشا باشم.

و السلام علینا و علی عبادالله الصالحین

قم ـ حوزه علمیه

چهارشنبه 14 رمضان 1399 هـ ، سید‌ هادی خسروشاهی

 


[1] . روزنامه اطلاعات، مورخ 20 مرداد 58.