احمد بن بلا، مجاهد بزرگ مسلمان، قهرمان جهاد آزادى بخش الجزایر، فرمانده نیروهاى مسلح ضد استعمار، شخصیت برجسته تاریخ معاصر، پس از 80 سال مبارزه و جهاد و تبعید و زندان، سرانجام در تاریخ 30/1/1391 درگذشت.

با توجه به رابطه دیرینه با «سازمان آزادى بخش ملى الجزایر» و سابقه آشنایى با احمد بن بلا، گوشه اى از خاطرات درباره زندگى و مبارزه با عقاید و اندیشه هاى او، در سه شماره از روزنامه «اطلاعات» منتشر گردید كه مورد توجه اهالى تاریخ معاصر و علاقه مندان به شناخت زندگى و مبارزه با شخصیت هاى اسلامى قرار گرفت.

اینك فرصتى پیش آمد كه آن سه بخش منتشر شده را، به ضمیمه ملحقاتى كه شامل بخش هایى از مصاحبه هاى وى درباره: ایران، انقلاب اسلامى و امام خمینى است، در اختیار عموم قرار گیرد.

مطالب بخش «ملحقات» در همان اوایل پیروزى انقلاب اسلامى ایران، توسط برادر محترمى كه متأسفانه نام وى، به علت عدم حضور در ایران، بر این جانب هنوز «ناشناخته» است، ترجمه گشته و به شكل رساله اى منتشر شده است كه نسخه كپى گرفته شده اى از آن، در همان دوران، توسط یكى از برادران در اختیار اینجانب قرار گرفت كه فاقد نام «ناشر» بود و در بین اوراق اینجانب - آرشیو مربوط به الجزایر - محفوظ مانده بود كه به علت اهمیت محتواى آن، پس از تلخیص و ویرایش، براى تكمیل «خاطرات» در آخر این مجموعه، نقل مى شود.[1]

لازم به یادآورى است كه علاوه بر خاطرات خصوصى و شخصى، اطلاعات دیگرى هم درباره احمد بن بلا، و گفته ها و اندیشه هاى وى، به مناسبت هاى مختلف، از سوى اینجانب كه در آن ایام در خارج از ایران به سر مى برد، ترجمه و تهیه شده كه به اداره مربوط در وزارت مطبوع سابق - وزارت امور خارجه - ارسال شده كه قاعدتاً - و با تأسف - همه آنها به بایگانى راكد سپرده شده اند! و اى كاش همراه گزارش هاى غیر محرمانه و مفید دیگر سفراى ما در دیگر بلاد، براى اطلاع عموم، روزى منتشر گردند.

... البته در این میان، اینجانب ـ به خاطر روحیه طلبگى ـ گاهى، گزارش هاى خاصى، به طور مستقیم به حضرت امام خمینى(ره) و یا ریاست محترم جمهورى - آیت الله سید على خامنه اى - ارسال مى داشتم كه ربطى به وزارت خارجه نداشت، چون درواقع امورى خارج از حوزه و محل مأموریت من - واتیكان - بود.

در بین آنها گزارش مشروحى است درباره گفته ها و بیانات احمد بن بلا، در ملاقاتى خصوصى با یكى از برادرانى كه سمت رسمى نداشت و به خواست بنده، به دیدار وى رفته بود. این گزارش چون «محرمانه» به مركز ارسال شده است، نشر آن، بدون مجوز قانونى، مقدور نیست ولى نامه ى غیر محرمانه اى، همراه آن گزارش، به خدمت حضرت آیت الله خامنه اى، به عنوان ریاست جمهورى، فرستاده بودم كه نقل آن، به عنوان «مقدمه» این كتاب، بى مناسبت نخواهد بود... چون مى تواند گویاى نكاتى باشد كه براى آشنایى با نوع «سیاست خارجى» ما در آن دوران مفید باشد. البته نامه را به عنوان «حسن مطلع» - و بدون شرح و تفسیر - از ما بپذیرید... به امید آن كه، روزى، روزگارى، اصل گزارش «محرمانه» هم از بایگانى وزارتى بیرون آید و منتشر گردد... چون در همه دنیا، پس از گذر مدت زمانى - مثلاً سى سال - اسناد محرمانه اى را كه بر امنیت ملى صدمه اى نمى رساند، منتشر مى سازند و یا در اختیار پژوهشگران تاریخ قرار مى دهند تا آن چه را كه درباره حوادث عصر ما مى نویسند، با آگاهى كامل، همراه باشد...

اینك متن نامه خطاب به آیت الله خامنه اى حفظه الله كه در آن دوران رئیس جمهور بودند، و در تاریخ 29/6/1364 به ایشان ارسال شده است، براى آغاز یا تكمیل بحث، نقل مى كنیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور محترم ریاست جمهورى

برادر مكرم، حجت الاسلام والمسلمین جناب آقاى خامنه اى دام بقائه العالى

با سلام و درود

انتخاب مجدد آن برادر را تبریك گفته و آرزوى موفقیت روزافزون را در به دست آوردن اهداف مقدس دارم كه سالیان دراز در راه آنها كوشیده اید.

دو سال قبل ضمن ملاقات با شما صحبت از چگونگى ملاقات با بن بلا را كردم: گفتید: چه مانعى دارد؟ اتفاقاً مى تواند وسیله فشارى هم در دست ما باشد تا دوستان الجزایرى، كمى بهتر از این باشند... در دو سال گذشته ایشان دو بار درخواست دیدار مرا داشته، اما از برادران وزارت خارجه كه كسب تكلیف شد، به شدت با آن مخالفت ورزیدند (اداره سوم) و این چنین ملاقاتى را - بین یك مقام رسمى! و بن بلا - به مصلحت ندیدند كه طبعاً نظریه آنها را على رغم میل باطنى و اعتقاد شخصى ام، اجرا كردم، تا روزى كه دیگر «مقام رسمى!» نباشم و از نو یك طلبه آزاد قم شوم كه در آن صورت، انشاءالله برادران وزارت متبوع فعلى هم از ملاقات ها و تماس هاى ما چندان نگران نخواهند شد!...

آن چه كه به ضمیمه ارسال مى گردد، نتیجه دیدار و گفتگوى یك برادر ایرانى، غیر رسمى از بن بلا در اوایل شهریور گذشته است، این برادر، به دقت سخنان بن بلا را در زمینه هاى مختلف به عربى یادداشت كرده بود و پس از مراجعت از سوئیس به توصیه اینجانب به ملاقات بن بلا رفت - به عنوان یك ایرانى علاقه مند وى - و این امر هیچ گونه انعكاسى هم در هیچ كجا نداشته و نخواهد داشت و تنها این گزارش، در این زمینه، خدمت شما، و رونوشت جهت شخص برادر دكتر ولایتى وزیر محترم امور خارجه، ارسال مى گردد.

به امید دیدار - خدانگهدار

سید هادى خسروشاهى

ایتالیا - واتیكان 29/6/1364

... اشاره به این نكته هم بى مناسبت نیست كه نگرانى دوستان وزارتى از ملاقات یك «مقام رسمى!» با احمد بن بلا كه درواقع دولت الجزایر او را «رهبر اپوزیسیون» مى دانستند، براى حفظ «روابط حسنه!» با آن كشور بوده است. ولى از نظر من، حكومت كودتایى الجزایر كه نخست و بلافاصله - و قبل از دیگران - توسط دولت آمریكا به رسمیت شناخته شد... و امام موسى صدر، به اصرار رئیس آن، سرهنگ «هوارى بومدین» به میهمانى «سرهنگ معمر قذافى» به لیبى رفت... و همین دولت كودتایى، حتى به امام خمینى(ره) اجازه سفر به كشور را نداد[2] و همین دولت... كه ضرورتى نمى بینم بیشتر درباره آن توضیح دهم، آن قدرها هم اهمیت نداشت كه «تحریم» دیدار با بن بلا، را به دنبال داشته باشد یعنى براى حفظ رابطه حسنه! با دولتى كه رهبر جهادى خود را به زندان انداخت و حتى احترام امام را مراعات نكرد و مانند شیخ كویت، به ایشان اجازه سفر به آن كشور را نداد، خیلى ضرورى به نظر نمى رسید و حتى از نظر ریاست محترم جمهورى وقت - مقام معظم رهبرى - هم این دیدار مى توانست منشأ اثرى مثبت در رابطه با بهتر شدن سیاست الجزایر، نسبت به ایران بشود... كه بگذریم... و الخیر فیما وقع!

ولى به هر حال ما براى احترام و عمل به قانون، «دستور ادارى» را بر اقدام و اجراى تشخیص صحیح خود، مقدم داشتیم و در آن برهه، به دیدار احمد بن بلا نرفتیم، ولى با «وسائطى» روابط حسنه خود را ادامه دادیم كه بخشى از چگونگى آن را در زوایاى این كتاب مى خوانید.

سید هادى خسروشاهى

زمستان 1391 - قم


[1]. البته ممنون خواهم بود اگر كسى نام مترجم و ناشر را اطلاع دهد.

[2]. پس از پیروزى، برادر عزیز و مجاهد مولود قاسم نایت بلقاسم، وزیر امور مذهبى الجزایر، براى عذرخواهى به ایران آمد كه چگونگى آن را در خاطرات مربوط به «مولود قاسم» آورده ام و در این جا تكرار نمى كنم.