در اوایل پیروزى انقلاب اسلامى ایران، احمد بن بلا هم چنان در یك پادگان نظامى در اطراف پایتخت كشور خود، در اقامت اجبارى به سر مى برد و ملاقات با او تقریباً امكان پذیر نبود، اما منصور تاراجى خبرنگار روزنامه اطلاعات، با توجه به سوابق اقامت در فرانسه و آشنایى با بعضى از خبرنگاران الجزایرى، توانست به طور خصوصى با احمد بن بلا ملاقات كند و به گفتگو بپردازد. او در گزارش خود كه منتشر ساخت، مى نویسد: «بن بلا نامه هاى محرمانه اى به امام خمینى و آیت الله طالقانى نوشته است.»[1]

متأسفانه این نامه ها هیچ وقت منتشر نگردید تا از محتواى آنها آگاه شویم، ولى تنها نامه محرمانه اى كه پس از دیدار وى با بن بلا، به طور خصوصى و در همان اقامتگاه نوشته شده، به دست ما رسیده است كه درباره انقلاب اسلامى و اهمیت و ارزش آن و عظمت رهبرى امام است. این نامه از لحاظ اهمیت، درواقع یك سند تاریخى است. اینك ترجمه كامل آن را، براى ثبت در تاریخ و آگاهى نسل جوان معاصر از ماهیت انقلاب ما از دیدگاه رهبران انقلابى عصر ما، در این «یادنامه» نقل مى كنیم:

«برادر عزیز حاج منصور!

این با شور و شوق و هیجان است كه از میان این خطوط، احساس مى كنم و بدین طریق با انقلاب اسلامى در ایران، ارتباط برقرار مى كنم. در یك زمان احساس مى كنم كه سرنوشت جهان اسلام، براى زمانى دراز مطرح گردیده است. این لحظات سرنوشت ساز نه تنها براى جهان اسلام، بلكه كل جهان مطرح است. آن چه من در زمینه اثر انقلاب ایران در جهان مى گویم این است كه این انقلاب بى ریشه، بیهوده و خیالى نیست، بلكه حقیقتى ماندگار و استوار است.

براى نخستین بار پس از روزگارى دراز، یك قدرت برخاسته است؛ یعنى اسلام، كه به دنیاى مسخ شده، چهره و شكل تازه اى مى دهد، آن هم پس از 400 سال اداره فاجعه آمیز و نابود كننده جهان. جهانى كه داغ و نشان زخم ها پس از كشف آمریكا تاكنون در چهره اش به خوبى آشكار است. این داغ، از لحظه نابود كردن نژاد بومیان آمریكا و تسخیر سرزمین هاى آنها در شمال و جنوب آمریكا شروع گردید و در عصر ما با نابود كردن فرهنگ ها و نژادكشى، شكل دیگرى یافته است.

در آفریقاى سیاه، بهترین دستاوردهاى انسانى و طبیعى آن را به یغما بردند و حدود 90 میلیون انسان سیاهپوست را قتل عام كردند. عمل شرم آور دیگر آنان، خرید و فروش سیاهان بود. و بعد كنگره وین و استعمار و از بین رفتن ده ها میلیون انسان... سپس دست گذاشتن روى ثروت هاى جهان و غارت كل كره زمین كه نتایج مستقیم شیوه مدیریت فاجعه انگیز جهان است. و بر آن باید افزود جنگ هاى بى شمار را از جمله دو جنگ جهانى كه دومین آن موجب قتل 60 میلیون انسان شد. همچنین پدیدارى ایدئولوژى هاى نابود كننده مانند: فاشیسم، نازیسم و زندان ها و تبعیدهاى سیاسى. تمام این بدبختى ها زاییده گیاه زهرآلود ماتریالیسم و زیاده خواهى است. تباهى منتج از ماتریالیسم موجب پیشرفت مادى، كوچك كردن انسان یعنى آن چه از هر چیز روى زمین با ارزش تر است و سوق دادن آدمى به دوران ابتدایى است و غارت افسار گسیخته منابع حیاتى كره زمین، نتیجه آن است. آلودگى محیط زیست كه وابسته است به یك عامل دیگر: یعنى آلودگى روح.

از قتل و فرو ریختن بمب اتمى روى هیروشیما و ناكازاكى و به كار بردن مواد شیمیایى براى نابود كردن گیاهان ویتنام، تا زباله دیگرى كه شاه ایران نامیده مى شد و توطئه اى كه براى سقوط مصدق ترتیب دادند، ارتباطى وجود دارد؛ ارتباطى اجتناب ناپذیر كه پشت دنیاى امروز را خم كرده است. براى پیكار علیه این پدیده و ایجاد دنیاى بهتر است كه ملت عظیم ایران و انقلاب اسلامى پیروزمند آن به پاخاسته است. روزى تاریخ داورى خواهد كرد كه انقلاب اسلامى ایران واقعه اى به مراتب مهم تر از انقلاب 1789 فرانسه و انقلاب اكتبر 1917 روسیه است.

انقلاب فرانسه و روسیه، نتیجتاً بیانگر و مبین یك فضاى فرهنگى و یك تمدن بودند كه منجر شد به ایجاد «جامعه مصرف گرا» كه بلاى روزگار ما شده است، در حالى كه سراسر ایران را نورى براى گسترش اسلام فرا گرفته است؛ نورى كه همه بشریت را بهره مند مى سازد. آن چه گفتم، یقین دارم كه اندیشه و فكر برادران رزمنده من است كه امروز زنده نیستند: تمام شهداى راه آزادى. هم چنین این اندیشه برادران من بود، اگر امروز زنده بودند، چون: ناصر، نكرومه، سوكارنو و لومومبا و بسیارى دیگر كه به دست ماشین جهنمى كه غرب چهارصد سال است در حال ساختن آن است، از بین رفتند.

اینك، همه شیاطین علیه شما در حال متحد شدن هستند، ولى در «هل من مبارز» طلبیدن است كه شما نیرو و اندیشه براى پیروزى بر این غول را خواهید یافت. نخستین بخت پیروزى شما در رابطه اى است كه با ملل مسلمان ایجاد خواهید كرد؛ زیرا ملت هاى مسلمان درس مى گیرند و به خاطر كور بودن امپریالیسم، ملت هاى مسلمان در سراسر جهان هر روز بهتر در مى یابند و تعلیم مى گیرند كه رشته هاى زیادى وابستگى آنها را اداره مى كند: پول هاى اسلامى سپرده شده در بانك هاى غربى، شانتاژ، گندم، مسائل دلار و غیره.

این كارآموزى و تبادل نظر با ملت ها باید طبق برنامه و طى زمان طرح ریزى شود و به طور خستگى ناپذیر ادامه یابد.

باید دژ ایران محكم و استوار ساخته شود، پیش از آن كه دیوارهاى این دنیاى پوك ویران گردد. مایل بودم زمانى طولانى تر با شما سخن بگویم. خداوند شاهد است كه من و همسرم با تمام روح و وجودمان، تجارب انقلاب ایران را دنبال مى كنیم. ما فقط یك ناراحتى داریم: چگونه در میان این اقیانوس آشفته، به یارى شما بشتابیم؟ با تمام شوق و شورى كه نسبت به انقلاب اسلامى ایران دارم، از خداوند متعال استدعا مى كنم كه امكان یابم چون یك سرباز جانم را در راهش فدا كنم. آرزو دارم كه هر مسلمانى در جهان، براى هدف مقدس ایران چون یك سرباز بسیج شود، پیروزى ماندگار و جاودانه براى ملت ایران.

از خداى بزرگ مسئلت دارم كه امام خمینى را زنده نگه دارد و او را در هر گامى كه بر مى دارد رهنمون شود و مرحمت و لطفش را در حق او دریغ ننماید.

از خداوند طلب مى كنم روح پرهیزگارى امام على را در دل ما زنده كند.»

* * *

... همان طور كه در مقدمه این سند تاریخى اشاره شد، نامه در اوایل پیروزى انقلاب اسلامى و به عنوان مرحوم «منصور تاراجى» نوشته شده كه در همان ایام، در روزنامه «اطلاعات» منتشر گردید و اكنون، در یادمان درگذشت احمد بن بلا، مجاهد بزرگ مسلمان الجزایر، با اندكى ویرایش، مجدداً به دست چاپ سپرده شد!


[1]. روزنامه «اطلاعات»، 7 بهمن ماه 1358، ص 8.