مكاتبه!

همانطور كه در دو بحث گذشته اشاره كردم، بنده روابط صمیمانه اى با شادروان مهندس بازرگان داشتم و در همین راستا، بعضى از كتاب ها و رساله هاى ایشان را در تبریز و قم و تهران، در اوج ممنوع القلم! بودن ایشان، چاپ و منتشر ساختم.

در مورد چاپ آثار آقاى بازرگان، باید گفت كه ایشان فقط به دنبال نشر كتاب بود و سخن از نام و نشان و حق التألیف، مطلقاً به میان نمى آورد و حتى اصرار داشت كه كتاب هاى جدید او، به نام خود بنده چاپ شود تا دچار مشكلات اداره مربوطه نگردد و یا به اسم مستعار منتشر گردد كه البته بنده در مواردى، از پیشنهاد دوم ایشان استفاده كردم.

بازرگان در سفرى به قم، طى یادداشتى به اینجانب اختیار تام داد كه آثار او را به هر تركیب و عنوان كه مصلحت باشد، منتشر سازم.

متن نوشته ایشان در این زمینه، چنین بود:

بسمه تعالى

بیست و ششم شهر ربیع الاول 1396

بدین وسیله و با عرض تشكر و دعاى توفیق به جناب آقاى سید هادى خسروشاهى اختیار مى دهد كتاب ها و جزوه هاى تألیفى و تدوینى اینجانب مهدى بازرگان را به هر قطع و ترتیب و تركیب و عنوان كه مصلحت بدانند، تجدید چاپ و نشر فرمایند.

مهدى بازرگان

قبل از این یادداشت و اعطاء اختیارات در چاپ و نشر آثار، آقاى بازرگان در مورد دو كتاب ترجمه اى اینجانب ضمن تقدیر و تشكر، اظهارنظر نیز كرده بودند. مثلاً در مورد ترجمه كتاب «العدالة الاجتماعیة فى الاسلام»، تألیف شهید سید قطب، چون ما ناشرى در «قم» سراغ نداشتیم، من طى نامه اى از ایشان خواستم كه ترجمه كتاب: «عدالت اجتماعى در اسلام»، توسط شركت سهامى انتشار چاپ و منتشر گردد و ایشان در پاسخ نامه من، نوشتند كه نخست اصل كتاب و نمونه اى از ترجمه را برایشان بفرستم، تا پس از طرح در هیأت تحریریه ـ مركب از آیت الله طالقانى، دكتر سحابى و خود ایشان ـ و تصویب هیأت، به چاپ آن اقدام شود.

در ضمن آن نامه، اشاره كرده اند كه جزوه مربوط به ترجمه كتاب «الامام على صوت العدالة الانسانیه»، تألیف جرج جرداق، كه در آن، معرفى كتاب و قصد ترجمه من، مطرح شده بود، به دست ایشان نرسیده و از آغاز ترجمه اظهار خرسندى كرده اند.

متن نامه آقاى بازرگان ـ به تاریخ 8/12/38 چنین بود:

دوست محترم سرور مكرم آقاى خسروشاهى

عطف به مرقومه مورخ 4/12/38، با تشكر از ابراز عنایت و عرض سلام و آرزوى سلامتى برادر عزیز، از اینكه دست به كار ترجمه كتاب العدالة الاجتماعیة فى الاسلام، تألیف سید قطب شده اید و قدمى در راه تأمین همان احتیاجات و ابتلائات كه بنده در شب و روز مبعث ضرورت آن را تشریح كردم و مورد بمباران بعضى انتقادهاى عجیب شدم، برداشته اید، به سهم ناچیز همدلى، بسیار مسرور و متشكر هستم و یقین دارم كتاب خوبى خواهد بود. شركت انتشار هم اصولاً براى همین سنخ نشریات تأسیس شده است (ولى هیچ یك از آقایان همكارى خرید سهم نكرده اند). بنابراین فكر مى كنم اصولاً موافقت باشد. معذلك یك نسخه اصل كتاب و قسمتى از ترجمه آن را لطف فرمایید در هیأت تحریریه مطرح و تصویب شود و بعد راجع به شرایط مالى و فنى طبع كتاب و قرارداد كه فیمابین باید بسته شود.

هیأت تحریریه شركت چهارشنبه آینده خواهد بود، ولى در صورت تعجیل ممكن است اگر اصل كتاب و قسمتى از ترجمه را به بنده برسانید، قبل از جلسه عادى با آقایان مذاكره و كسب نظر نمایم.

آقاى طالقانى هنوز مراجعت نكرده اند ولى شنیدم آقاى كمره اى برگشته اند. ایشان قصد داشتند به عتبات هم مشرف شوند، سفر و غیبت جنابعالى انشاءالله خیر است و سوغات فراوان خواهیم داشت.

نمونه هایى  كه از ترجمه كتاب جرج جرداق مرقوم داشته اید، نمى دانم به بنده نرسیده است یا از خاطرم رفته. در هر حال بسیار عمل انشاءالله مرضى حق و مفید به خلق است و موفق باشید.

مهدى بازرگان

18/11/38

به دنبال وصول نامه فوق، من مجددا جزوه «در راه انقلاب فكرى اسلامى» درباره معرفى جرج جرداق و كتاب گرانسنگ امام على صداى عدالت انسانى را به آدرس شركت انتشار و به نام ایشان فرستادم كه پس از مدتى كوتاه، ضمن تقدیر و تشكر از نیت اینجانب براى  ترجمه كتاب، اظهار كرده بودند كه ترجمه كتاب سلیس، روان و در عین حال محكم و استوار باشد، و براى تأمین این هدف، اعلام آمادگى نموده بودند كه خود، متن كامل ترجمه را یك دور به طور دقیق مطالعه كرده و اصلاحات لازم را انجام دهند... كه این نكته ـ اصلاح ترجمه یك طلبه نوجوان، توسط یك استاد ترمودینامیك دانشگاه تهران ـ قابل توجه و ستایش بود و نشان دهنده صفاى باطن و صدق نیت و اهتمام به اصلاح در نهاد بازرگان است.

متن یادداشت ایشان در حاشیه صفحه 3 جزوه، چنین است:[1]

برادر ارجمند جناب آقاى خسروشاهى

بعد السلام جزوه ارسالى را به دقت مطالعه كردم و از آنكه نیت پاك و عالى شما در ترجمه كامل و دقیق كتاب عالى جرج جرداق به زودى به مرحله عمل درخواهد آمد، خرسند شدم. پاره اى اصلاحات كه به نظرم مى رسید در متن همین نشریه به عمل آوردم و عیناً تقدیم مى دارم و امیدوارم ترجمه كتاب از لحاظ انشاء فارسى نقصى نداشته، كاملاً سلیس و روان و در عین حال محكم و استوار و زیبا و هم آهنگ باشد و بنده به سهم خودم حاضرم كه پس از ترجمه، قبل از چاپ، یك دور آن را مطالعه نموده، اصلاحات لازم را از نظر سبك انشاء فارسى به عمل آورم.

توفیق جنابعالى را از خداوند متعال مسئلت دارم.

بازرگان

 


[1]. دستخط در بخش اسناد آمده است.