خاطره اى از مهندس حسیبى

در سال 46 یا 47 بود كه من براى بار دوم به عنوان «عضو هیأت علمى حسینیه ارشاد»[1] عازم حج شدم. تنها شرط من براى این سفر، دادن یك اطاق كوچك، ولو در طبقه آخر ساختمان! كاروان، به اینجانب بود، چون در غیر این صورت، با توجه به كثرت تردد و سروصداى حجاج، امكان استراحت سلب مى شد و به طور طبیعى قدرت هرگونه كار ثمربخشى در طول روز، از بین مى رفت!

در مدینه منوره در آخرین طبقه یك ساختمان 7 طبقه اى اطاقكى داشتم كه روزى مسئول كاروان حسینیه ارشاد ـ آقاى ناصر میانچى ـ آمد و گفت: میهمان عزیزى داریم كه از اروپا مى آید و اگر هم اطاقى شما نباشد، بر او سخت خواهد گذشت و شما نیز فرصتى را از دست خواهید داد!

گفتم: شرط ما را به هم نزنید. گفت: نه! اگر بدانید میهمان شما كیست، حتماً خودتان شرط را به هم مى زنید!... مهندس حسیبى است و فرصت خوبى براى رسیدن به تاریخ نهضت ملى شدن صنعت نفت!

بلافاصله شرط خود را «فسخ» كردم! و چمدان مرحوم مهندس حسیبى را همراه یك تخت اضافى، به اطاق من آوردند...

عصر همراه آقاى صدر بلاغى و مهندس حسیبى به زیارت حرم نبوى مشرف شدیم. سفر اول حج مهندس حسیبى بود و یك دنیا شوق دیدار یار، خلوص و معنویت و روحانیت داشت، تقریبا كمى شبیه به حالات سفر اول دكتر شریعتى كه چگونگى آن را در كتاب حج او یا حالات جلال آل احمد كه در كتاب: «خسى در میقات» تبلور دارد، خوانده اید...

از روز بعد بحث هاى ما شروع شد. او از مرحوم آیت الله كاشانى «گله» داشت و من از دكتر مصدق و جفاى سیاست بازان ملى گرا انتقاد مى كردم... سرانجام به این نتیجه مشترك رسیدیم كه هر دو جناح مرتكب اشتباهاتى شدند و كار نهضت را به شكست كشانیدند!

از روز دوم ورود مهندس حسیبى به اطاق من، از حرم كه بر مى گشتم، مى دیدم كه «خدمه» كاروان حسینیه ارشاد، اطاق را تمیز و تخت و پتو را مرتب كرده اند! فكر كردم كه به خاطر مهندس حسیبى است، چون روزهاى قبل، خبرى نبود! دو سه روز بعد كه با آقاى حسیبى صحبت مى كردم، گفتم با آمدن شما اطاق را هر روز تمیز و مرتب مى كنند! لبخندى زد و گفت: كى مرتب مى كند؟ گفتم خدمه كاروان! گفت: نه! من از دوران قدیم عادت دارم كه پس از نماز صبح، و قبل از صبحانه خوردن، نخست تختم را مرتب مى كنم. ولى در اینجا صبر مى كنم كه شما بروید براى صبحانه و بعد من اطاق را مرتب مى كنم. از این اخلاق و فروتنى مهندس حسیبى شرمنده شدم و از روز بعد، مرتب كردن اطاق نوبتى شد و در طول مدت حج كه با وى هم اطاق بودم همواره، این همكارى! ادامه داشت.

 


[1]. اعضاى هیأت علمى كاروان حسینیه ارشاد، در دو سفرى كه من بودم، عبارت بودند از: شهید استاد مرتضى مطهرى، استاد محمدتقى شریعتى، صدر بلاغى، دكتر على شریعتى، فخرالدین حجازى، شیخ عبدالله نورانى، شاهچراغى، سید غلامرضا سعیدى و آقاى دشتیانه.