چگونه همه انقلابى شدند؟

در تاریخ 27 دى ماه 1357، روزنامه‌هاى: آیندگان، اطلاعات و كیهان، به طور یكنواخت، مقاله‌اى با عنوان «نامه سرگشاده به مجاهد راستین آیت‌الله طالقانى» با دو عنوان و امضاى متفاوت ـ در آن واحد ـ منتشر گردید كه نویسندگان! آن­ها، خواسته بودند با نادیده گرفتن فرصت‌طلبى‌ها و هژمونى رفقایشان، گناه پیدایش تفرقه و اختلاف را متوجه گروه‌هاى مسلمان و مبارزى سازند كه امروز تحت رهبرى واحد: روحانیت، به نبرد سرنوشت، تا حصول پیروزى نهایى، ادامه مى‌دهند.

در «آیندگان» همان شماره ـ كه با همان كادر و هیئت تحریریه دوران داریوش همایون، با تغییر مسیر 180 درجه‌اى، به مثابه ارگان چپ‌گرایان منتشر مى‌گردد ـ نامه دیگرى به امضاى مجعول: «استادان دانشگاه آزاد» و نامه دیگرى با امضاى «گروهى از دانشجویان دانشگاه تهران»! و هر سه در یك زمینه و خطاب به آیت‌الله طالقانى، درج گردید!... نویسندگان «نامه‌ها»! كه از امضا كردن آنها ـ لابد به دلایل به اصطلاح امنیتى!! ـ خوددارى كرده بودند، ضمن مطرح ساختن مطالبى كه خود و رفقایشان به وجود آورنده آنها بوده‌اند، از آیت‌الله طالقانى خواستار «ارائه صریح نظریه خویش و رهنمودى مشخص» گشته بودند!

با توجه به اینكه نشر این قبیل نامه‌هاى بى‌امضاء، آن هم به عنوان گروهى از اساتید یا دانشجویان، كه خود مى‌توانست نشان دهنده خواست عملى آنان در توسعه اختلاف، و مطرح ساختن آن، آن هم به طور یك جانبه، و در صفحات روزنامه‌ها و در پهنه كشور باشد، یادآور مى‌شویم كه ما در این نوع مسائل و یا برخوردها، هرگز «آغازگر» نبوده‌ایم كه مورد مؤاخذه قرار بگیریم، بلكه ما همواره در مقام «دفاع» بوده‌ایم كه حق مشروع هر انسان و بلكه هر موجود زنده‌ای تلقی می ­شود...

ما اگر پاسخ خود را در مقابل رفقا! منتشر مى‌سازیم، براى آنست كه شاید سكوت ما و برادران ما، به عنوان پذیرفتن اعتراضات آقایان تلقى گردد و یا اذهان عمومى، نسبت به واقعیت مسائل، دچار اشتباه شود و با اینكه، در این مقطع زمانى، هرگز راضى به ادامه این نوع بحث‌ها نیستیم، ولى دوستان باید توجه داشته باشند كه موضع‌گیرى دفاعى، حداقل حق مشروعى است كه ما داریم و این آزادى نیم‌بند، تنها ویژه آقایانى نیست كه در تحصیل آن، سهم عمده‌اى هم نداشته‌اند كه با سوءاستفاده از آن، به تحریف حقایق بپردازند...

* * *

در این نوشتار، علاوه بر نویسندگان آن نامه‌ها، به گروه‌هاى غیرمذهبى دیگر ایران اشارتى رفته كه با توجه به تضاد عمل و گفتار آنها، این اشارت! ضروری به نظر رسید.

جالب است توجه كنیم كه چپ‌روى خام و بى‌ریشه، منحصر به «آیندگان» و «كیهان» نیست كه در مجله فردوسى هم آقاى دكتر مهدى بهار ـ نویسنده «میراث‌خوار استعمار» كه فصول آخر آن خواندنى و نشان دهنده مشرب سیاسى ایشان است ـ ناگهان خواستار «حقوق زحمتكشان و كارگران»! شده و شكل حكومت اسلامى را با برداشتى نادرست از یك كتاب، مورد حمله و انتقاد قرار دادند!

در مجله «تهران مصور» هم كه بعضى از نویسندگان آن، از دور و نزدیك، به خواست یا ناخواست «در رابطه با رژیم» قرار داشتند! و شماره اول دوره جدید آن، مدافع سرسخت «قانون اساسى سابق»! بود، ناگهان چپ‌نمائى را، كه گویا نوعى «مُد روز» و «علامت روشنفكرى» پس از نظام آریامهرى شده است، آغاز كردند... و مجله ارگان «جوانان رستاخیز» هم با همان كادر و همان هیئت تحریریه، آنچنان به چپ‌روى افراطى روى آورد كه گویى ارگان ماركسیست‌هاى «جوخه سرخ» است...

در این چنین شرایطى، ما پاسخى كوتاه به نامه «استادان گرامى!» نوشتیم كه همزمان، به هر سه روزنامه تهران ارسال شد كه فقط در «اطلاعات» درج گردید و «كیهان و آیندگان» با عدم نشر آن، نشان دادند كه تا چه حدودى به «آزادى عقیده» و «آزادى بیان و قلم» احترام قائل هستند...

پس از نشر آن پاسخ، گروه بسیارى، از سراسر ایران، طى نامه‌ها و تلفن‌هایى، پشتیبانى كامل خود را از محتواى آن، اعلام داشتند و فقط یك خانم بی­نام و یك دوست محترم در قم، تلفنى آن را «بى‌موقع» اعلام كردند كه با توجه به اینكه ما در مقام «دفاع» بودیم نه حمله، اعتراض آنان را نتوانستم بپذیرم، گرچه آنان نیز در تلفن‌هاى بعدى، و پس از گذشت دوسه هفته، اعتراض خود را پس گرفتند.

اینك متن كامل آن پاسخ را، به اضافه سخنانى از آیت‌الله طالقانى و آقاى حاج سید جوادى ـ كه درواقع تكمیل كننده بحث مى‌باشد ـ و رهنمود آیت‌الله طالقانى را درباره مسائل مورد علاقه رفقا!، به طور صریح و مشخص، نشان مى‌دهد، به طور مستقل منتشر مى‌سازیم، امید آنكه با بحث آزاد و گفتگوهاى دوجانبه، بتوانیم حقایق را آن‌طور كه هست، در اختیار خلق مسلمان ایران قرار دهیم.

اول بهمن ماه 57 ـ 22 صفر 1399 هـ .ق

قم: سید هادى خسروشاهى